زندگینامه
شهید سید محمدباقر حکیم پنجمین فرزند آیتالله سید محسن حکیم (مرجع تقلید شیعه)، در ۲۲ تیر ۱۳۱۸ش در شهر نجف اشرف متولد شد و در سال ۱۳۸۲ش در اثر انفجار اتومبیل بمبگذاریشده به شهادت رسید.
تحصیل و تدریس
آیتالله حکیم تحصیل را از مکتبخانههاى نجف آغاز کرد و در مدرسه ابتدایى «منتدى النشر» ادامه داد و از آنجا وارد حوزه علمیه شد. در دوازده سالگى دروس مقدماتی حوزه را در مدت کوتاهى فراگرفت و به درسهاى عالى حوزه گام نهاد. متون درسى این دوره، یعنى رسائل، مکاسب و کفایة الاصول را نیز تحصیل نمود و بعد از گذر از دروس عالى، در درسهاى خارج فقه و اصول شرکت کرد و در جلسات درسى ممتازترین استادان حوزه نجف، از جمله آیتالله العظمی خویى و آیتالله سید محمدباقر صدر، شیخ مرتضی آل یاسین و سید یوسف حکیم همچون ستارهاى درخشید.
نبوغ علمى، قدرت اندیشه و استعداد فوقالعاده وی، تجلیل و قدردانى مدرسان و استادان حوزه را برانگیخت و او در سال ۱۳۸۴ق موفق به دریافت مدرک اجتهاد در فقه، اصول و علوم قرآنى گردید.
ایشان آموختههاى علمى و تحقیقى خود را با قدرت استدلال قوى و منطق عمیق در جلسه تدریس درسهاى سطح عالى، در مسجد هندى نجف اشرف به زیباترین شکل عرضه نمود و فرهیختگان و نخبگان حوزوى را گرد آورد.
شهید حکیم تنها به علوم رایج حوزوى اکتفا نکرد، بلکه کرسى درس خود را از حوزه نجف به دانشگاه اصول دین بغداد توسعه داد، او خود این دانشگاه را با همکارى شهید صدر، علامه سید مرتضى عسکرى و سید مهدى حکیم بنیان نهاده بود.
علوم قرآنى، معارف اهل بیت (علیهمالسلام)، فلسفه، تحلیل سیاسى و تاریخى رخدادها و پیگیرى تحولات روز، از جمله موضوعات جلسات علمىاش در این دانشگاه بود. شهید حکیم در مدت ۲۵ سال تدریس در حوزه نجف و دانشگاه بغداد، فضاى جدیدى را در حوزه و دانشگاه گشود و عالمان و دانشمندان برجستهاى را به عالم علم و دین تقدیم کرد.
ایشان، افزون بر تربیت شاگردان و تألیف آثار سودمند دینى، اجتماعى و سیاسى، احساس کرد که در زمان معاصر، نیاز به مبلغان آگاه و بیدارگرى است که بر علوم جدید تسلط داشته باشند و به همین جهت، در سال ۱۳۸۴ق، مدرسه علوم اسلامى را در شهر نجف اشرف تأسیس کرد.
آثار
شهید سید محمدباقر حکیم، با این که در عالم سیاست از چهرههاى درخشان جهان تشیع به شمار مىرفت، اما فعالیتهاى فرهنگى و علمىاش تا حدودى ناشناخته مانده است. آثار ایشان در زمینههاى علوم قرآنى، سیره اهل بیت (علیهمالسلام)، حقوق، شرح حال بزرگان دینى، حکومت اسلامى و اندیشههاى سیاسى، فرهنگى و اجتماعى، نشانگر شخصیت برجسته علمى و عملى اوست. برخی آثار پژوهشى و تحقیقى وى عبارتند از:
- الحکمالاسلامی بین النظریة و التطبیق؛
- النظریة الاسلامیة فی التحرک السیاسی؛
- علومالقرآن؛
- الوحدة الاسلامیة من منظور الثقلین؛
- الکفاح المسلح فی الاسلام.
فعالیتهای سیاسی
سید محمدباقر مورد اعتماد پدرش بود و به نمایندگی ایشان در بسیاری از فعالیتهای اسلامی حضور یافت. وی به همراه آیتالله سید محمدمهدی حکیم، آیتالله سید محمدباقر صدر و چندتن دیگر از بزرگان عراق در سال ۱۳۳۷ش «حزب الدعوة» را تأسیس کرد و در زمان مرجعیت آیتالله سید محمدباقر صدر، زیر نظر وی فعالیت میکرد.
ایشان در انتفاضه مردم عراق در صفر سال ۱۳۹۷ق (۱۳۵۵ش) علیه رژیم بعث، به نمایندگی آیتالله سید محمدباقر صدر در میان زائران اربعین امام حسین(ع) حضور یافت تا موجب تقویت روحیه آنان گردد و آنان را بر اهداف اصلی، راهنمایی کند. همچنین در مسیر نجف به کربلا به مردم دلگرمی داده و خاطر نشان کرد که تا آخر در کنار آنها خواهد ماند.
ایشان پس از سرکوب انتفاضه، به همراه هزاران نفر دیگر دستگیر و به حبس ابد محکوم شد. البته مدتی بعد با دستور عفو عمومی احمد حسنالبکر در سال ۱۳۵۷ش از زندان آزاد گردید.
مهاجرت به ایران
سید محمدباقر حکیم، به همراه ابومهدی المهندس، به دنبال افزایش فشارها و عدم امکان فعالیت سیاسی، در سال ۱۳۵۹ش بهطور مخفیانه عازم دمشق شد و سپس از طریق ترکیه به ایران مهاجرت کرد.
او در ایران، در زمینه مسائل سیاسی و فرهنگی فعالیت میکرد و مسئولیتهای متعددی را برعهده گرفت که مهمترین آنها عبارتند از: دبیرکلی «جماعة العلماء المجاهدین فی العراق» که در سال ۱۳۵۹ش تأسیس شد، سخنگویی مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق که در ۲۶ آبان ۱۳۶۱ش پایهگذاری گردید، ریاست مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق در سال ۱۳۶۵ش، مشارکت در تأسیس مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی و تصدی ریاست آن و قائممقامی مجمع جهانی اهل بیت(ع).
علاوه بر این، او تشکیلات نظامی وابسته به مجلس اعلای انقلاب اسلامی به نام سپاه بدر (فَیلَق بدر) را تأسیس کرد که در حدود سههزار سرباز داشت و همه آنان مهاجرین عراقی در ایران بودند. این سپاه در جنگ عراق با ایران، علیه نیروهای عراقی جنگید.
با آغاز قیام مردم عراق علیه رژیم بعثی در شعبان سال ۱۴۱۱ق برابر با اسفند ۱۳۶۹ش، سپاه بدر برای حمایت از این قیام وارد خاک عراق شد، اما حکومت عراق این قیام را سرکوب نمود و سپاه مذکور کاری از پیش نبرد. طرفداران سید محمدباقر حکیم نقش پررنگی در انتفاضه شعبان داشتند.
اندیشهها
برخی از اندیشههای سیاسی شهید سید محمدباقر حکیم عبارتند از:
* الهی بودن حکومت: شهید حکیم دولت و حکومت را اساساً منصبی الهی میدانست و معتقد بود حکومت مطلوب، باید آموزههای الهی را مد نظر قرار دهد.
* جمهوری اسلامی: سید محمدباقر حکیم معتقد بود که مردم باید در انتخاب نوع حکومت خود آزاد باشند و این آزادی به هیچ دلیلی نباید محدود یا نفی شود. وی نوع حکومت جمهوری اسلامی را بر دیگر انواع حکومت ترجیح داده و معتقد بود که آن را باید فقیه عادل و آگاه اداره کند. نقش مردم در این نوع حکومت، شناخت ولی فقیه و اطاعت از وی و نیز برقراری ارتباط با او از طریق نمایندگان است. وی همچنین به تکثرگرایی سیاسی همراه با به رسمیت شناختن حکومت اسلامی، التزام به قوانین موجود، و اجتناب از اختلال در امنیت اجتماعی اعتقاد داشته و تکثرگرایی سیاسی را مشکلی برای جامعه اسلامی نمیدانسته است.
* تخصصی شدن مرجعیت: سید محمدباقر حکیم در سال ۱۳۷۸ش نظریه تخصصی شدن مرجعیت دینی را مطرح نمود. از دیدگاه وی، به دلیل تحولات سیاسی در جهان اسلام، سرکوبهای سیاسی انجام شده، و مسئولیتهای سنگین مراجع، باید مرجعیت دینی به سمت تخصصی شدن پیش رود و بر این اساس، بعضی از مراجع تنها به امر صدور فتوا و امور مرتبط با آن و عدهای دیگر تنها به امور سیاسی و اجتماعی بپردازند. این تخصصگرایی باید به تدریج افزایش یابد و موضوعات دیگری را نیز شامل شود.
شهادت
آیتالله محمدباقر حکیم پس از حمله نیروهای آمریکایی به عراق و سرنگونی رژیم بعث در سال ۱۳۸۲ش، در ۲۱ اردیبهشت همان سال به عراق بازگشت و در نجف اقامت گزید، اما در ۷ شهریور ۱۳۸۲ش پس از امامت نماز جمعه و هنگام خروج از صحن نجف اشرف، در انفجار اتومبیل بمبگذاریشده به شهادت رسید.
شهید حکیم به «شهید محراب» شهرت یافت. پس از شهادت ایشان در روز اول ماه رجب، این روز در عراق با نام روز شهید نامگذاری شده است و همه ساله در این روز مراسم بزرگداشتی به مناسبت شهادت شهید محراب در عراق برگزار میشود. همچنین به مناسبت شهادت آیتالله سید محمدباقر حکیم و تعدادی از نمازگزاران، از سوی حضرت آیتالله خامنهای ولی امر مسلمین، سه روز در ایران، عزای عمومی اعلام شد.
در پی شهادت سید محمدباقر حکیم، آیتالله خامنهای در ۷ شهریور ۱۳۸۲ش پیام تسلیتی صادر کردند در بخشی از این پیام آمده است:
«این شهید عزیز، عالم مجاهدی بود که سالهای متمادی برای احقاق حقّ ملت عراق با رژیم خبیث صدام مبارزه کرد و پس از سقوط آن مجسمهی شرّ و فساد در مقابله با اشغالگران آمریکایی و انگلیسی همچون سدّ مستحکمی ایستاد و مبارزهای دشوار را با نقشههای شوم آنان آغاز کرد و خود را برای شهادت در راه این جهاد بزرگ و پیوستن به خیل شهیدان خاندان معظم آل حکیم و دیگر شهیدان علم و فضیلت در عراق آماده کرده بود.
فاجعه امروز نجف اشرف و شهادت این سید بزرگوار و عالم مجاهد بیشک در خدمت هدفهای آمریکا و صهیونیستهای غدّار انجام یافته است. شهید آیتالله حکیم، مظهر خواستهای بهحق ملّتی بود که دین و استقلال و آینده کشور خود را در معرض تهدید و خانه خود را در زیر چکمه اشغالگران میبیند و میخواهد از هویت دینی و ملّی خود در برابر متجاوزان دفاع کند. شهادت این سید بزرگوار مصیبت جانکاهی برای ملّت عراق و سند دیگری بر جُرم اشغالگران است که ناامنی و هرج و مرج را با حضور نامشروع خود بر عراق تحمیل کردهاند. اما دشمنان عراق مستقل و مسلمان بدانند که با این شهادت مظلومانه، عزم و مقاومت ملّت عراق در برابر نقشهها و هدفهای استکبار و صهیونیزم و ایمان و وفاداری آنان به خط اسلام و رهبری دینی ضعیف نمیگردد و بر عکس ِ خواسته آنان، پایدارتر خواهد گشت».