جولیا خدیجه: ما به همه میگوییم اسلام دینی است که در آن با رأفت و مهربانی با زنان برخورد میشود، اسلام دینی است که حقوق زنان را محترم میشمارد/متاسفانه امروزه خواندن قرآن فقط برای مراسمات خاصی انجام میشود و کمتر کسی به مضمون آن برای ساختن فرهنگ جامعه نگاه میکند. در حالیکه قرآن راه حل های بسیاری از این مسائل را به ما نشان داده است.
خانم «جولیا خدیجه لافنی» اهل کشور انگلستان شرکت کننده پنجمین اجلاس مجمع عمومی مجمع جهانی اهل بیت(ع) از کشور انگلستان معلم است و به جهت شغلی که دارد با افراد زیادی از کشورهای مختلف دنیا در تماس است بعد از اینکه بازنشسته شد برای آرامش بیشتر از فعالیتهای اجتماعی کناره گرفت، و در حال حاضر تنها در یک برنامه علمی به نام «مدرسه خودشناسی» فعالیت می کند.خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ گفت و گویی با این بانو انجام داده که پیش روی شماست:
ابنا: شما از ابتدا مسلمان بودید یا اینکه بعدا اسلام آوردید؟
- خیر من در ابتدا مسلمان نبودم، و حدود 19 سال پیش یعنی سال 1992 اسلام آوردم.
ابنا: از برنامه علمی "مدرسه خودشناسی" صحبت کنید
- مدرسه خودشناسی برنامهای علمی است که توسط یک روحانی ـ که اصالتا کربلایی است ـ آغاز شده و اداره میشود. هدف این برنامه کمک به مردم کشورهای غربی برای شناخت بهتر دین اسلام است، و محور اصلی آن نیز تعلیمات روانشناختی اسلام است. در واقع فعالیتهایی که در این برنامه صورت میگیرد مناسب همه افرادی است که میخواهند از شناخت خود به شناخت اسلام برسند.
ابنا: به عنوان یک زن مسلمان که در کشور انگلستان زندگی میکند نظرتان درباره نقش زنان مسلمان در جامعه انگستان چیست؟
- همانطور که اطلاع دارید مسلمانان از جوامع مختلف اسلامی در انگلستان حضور دارند، بنابراین در جواب این سوال باید بگویم که نقش زنان مسلمان بستگی زیادی به جامعهای دارد که آنها به آن تعلق دارند. اما تا آنجایی که من اطلاع دارم درحال حاضر زنان مسلمان، خصوصا زنان جوان، در کارهای خود قدرت انتخاب بیشتری دارند، چرا که برای آنها پذیرش این حرف که مردها بر زنها سلطه کامل دارند سخت است. اندیشه قبلی که در جامعه مسلمانان انگلیس وجود داشت سلطه کامل مرد بر زن بود، که البته در این رابطه من مردها را مقصر نمیدانم چرا که آنها اینگونه تربیت شده بودند و این چیزی بود که ریشه در فرهنگ خانوادهها داشت، اما به هرحال همین فرهنگ غلط باعث شد بعضا خودکامگی برخی مردها به جایی برسد که جایگاه زنها را تا حد برده و کنیز پایین بیاورند. از این جهت امروز نیاز است که مادران جایگاه واقعی زن و مرد را به کودکان خود آموزش دهند. و من امروزه می بینم که دختران جوان در این زمینه تفاوتهای بسیاری با مادرانشان دارند؛ بسیاری از آنها بیرون از خانه مشغول کار هستند و حتی به موقعیتهای بزرگی در جامعه دست یافتهاند. چیزی که مادران آنها از انجام آن محروم بودند.
البته این را هم بگویم که این مسئله مخصوص جامعه مسلمانان انگلیس نیست، بلکه وضع در برخی از کشورهای اسلامی مانند پاکستان و بنگلادش به مراتب بدتر است. به عنوان مثال آنها گاهی اوقات دختران خود را وادار به ازدواج میکنند و برای این منظور آنها را فریب میدهند. مثلا به بهانه سفر برای تعطیلات دختر را همراه خود به مسافرت میبرند، در آنجا او را در خانه ای حبس میکنند و به او میگویند شوهر تو اینجاست و فردا تو باید با او ازدواج کنی.
ابنا: از گفته های شما اینطور بر میآید که منزوی بودن زنان مسلمان در جامعه، گوشه گیری از فعالیتهای اجتماعی و تحت سلطه مردان بودن، بیشترین مشکلاتی است که زنان مسلمان با آن مواجه هستند، آیا شما خودتان علیه این جریان مبارزه میکنید؟
- بله، این دقیقا چیزی است که ما علیه آن مبارزه میکنیم، بخاطر اینکه تداوم چنین فرهنگ غلطی در جامعه ما جز بدنامی مسلمانان چیزی را به دنبال نخواهد داشت. ما به همه میگوییم اسلام دینی است که در آن با رأفت و مهربانی با زنان برخورد میشود، اسلام دینی است که حقوق زنان را محترم میشمارد، اما آیا تا زمانی که این فرهنگ غلط در جامعه مسلمانان وجود دارد و نمونههای آن هم به گوش مردم میرسد، کسی این حرفها را باور میکند؟ در حالیکه اساسا در اسلام چنین چیزی وجود ندارد. ما وقتی به پیامبر(ص) و نحوهی رفتار او با همسرانش نگاه میکنیم به خوبی این مطلب را درک میکنیم. پس لازم است برای دور کردن این فرهنگ غلط تا جایی که میتوانیم مبارزه کنیم.
ابنا: با توجه به صحبتهایتان و اینکه گفتید زنان مسلمان انگلیس استقلال کمی از خود دارند، نظرتان درباره فرهنگ ازدواج در بین زنان مسلمان جامعه انگلیس چیست؟
- فرهنگی که در خصوص ازدواج بین زنان مسلمان وجود دارد و شاید مخصوص جامعه انگلیس هم نباشد، این است که ما زنها فکر میکنم هرطور شده باید ازدواج کنیم، در حالیکه ازدواج امری الزامی نیست، بلکه از این جهت که انسانها با ازدواج احساس آرامش، شادی و سرزندگی بیشتری میکنند و میتوانند نیازهای روحی و جنسی خود را با آن تعدیل کنند، این کار امری پسندیده است. به نظر من ما در همه کارها حتی ازدواج هایمان باید رسیدن به خداوند متعال را مد نظر قرار دهیم. اگر شخصی که میخواهیم با او ازدواج کنیم در این امر با ما هم عقیده است و او هم به دنبال رسیدن به خداوند است میتوانیم با او ازدواج کنیم چرا که چنین زوجی در کنار هم میتوانند آخرت خود را هم آباد کنند. اما چه لزومی دارد با کسی که در این امر با ما هم عقیده نیست ازدواج کنیم؟ خصوصا اینکه اگر انتخاب اولمان درست نباشد و به طلاق منجر شود، که دیگر تن دادن به ازدواج دوم برای ما مشکل خواهد بود. اکثر زنها بعد از طلاق نسبت به ازدواج بدبین میشوند و همین باعث میشود موقعیتهای خوبی که بعدها ممکن است پیش آید از دست برود، و آن هم فقط بخاطر اینکه در انتخاب اولمان دقت نکردیم. و البته صادقانه بگویم برای یک زن پیدا کردن شوهر خوب و برای یک مرد پیدا کردن همسری مناسب بسیار کار مشکلی است. بنابراین اگر زنان مسلمان ازدواج را یک امر حتمی و الزامی قلمداد نکنند، دیگر در انتخاب خود عجله نمیکنند و همین امر باعث میشود با بینش درستی همسر خود را انتخاب کنند.
ابنا: همانطور که میدانید همیشه به این صورت بوده که نسلهای گذشته همواره نگران حفظ فرهنگ و انتقال آن به آیندگان بوده و برای این کار حتی قوانین خاصی هم وضع میکردند. با توجه به این مطلب ما چطور میتوانیم اندیشه اسلام درباره زن، آزادی، ازدواج و سایر مولفه های اسلامی را حفظ کرده و آن را جایگزین فرهنگ گذشتگان کنیم؟
- ما جواب این سوالات را با مراجعه به قرآن پیدا میکنیم اگرچه متاسفانه امروزه خواندن قرآن فقط برای مراسمات خاصی انجام میشود و کمتر کسی به مضمون آن برای ساختن فرهنگ جامعه نگاه میکند. در حالیکه قرآن راه حل های بسیاری از این مسائل را به ما نشان داده است. ما وقتی ایمان داشته باشیم که گفته خدا از روی حکمت است و هر چه که به ما داده است دلیلی برای آن بوده، پس در موقعیتهای مختلف زندگی متوجه او میشویم و از هر موقعیتی راهی برای رسیدن به او می یابیم. در حالیکه متاسفانه این تفکر غلط جای گرفته است، که ما در موقعیتهای مختلف به جای مبارزه و جهاد با نفس وسیلهای برای فرار از آن پیدا میکنیم. مثلا دخترها تا موقعی که مجرد هستند به خود میگویند، اگر ازدواج کنیم همه مشکلات حل خواهد شد، و یا اگر ازدواج کرده باشند با خود میگویند، اگر مجرد بودیم این مشکلات هم نبود. در حالیکه ما در هر وضعیتی باید جهاد و تلاش خود را انجام دهیم. چرا که بنابه گفته خداوند، همه مومنان مورد آزمایش قرار میگیرند. پس هر موقعیتی که در این دنیا برای ما پیش میآید میتواند آزمایشی از طرف او باشد. وقتی ما با این دیدگاه به همه مسائل نگاه کنیم خواهید دید که چگونه تحمل دشواری ها و سختی ها برای ما آسان خواهد شد.
ابنا: اما به این واقعیت باید اذعان کرد که بسیاری از فرزندان مسلمانان و شیعیان نظام آموزشی غربی رشد میکنند که هیچ اهمیتی به مسائل اخلاقی، معنوی، جهان دیگر و خدا نمیدهد. سیستم آموزشی کشورهای غربی اهمیتی به قوانین اسلامی نمیدهد، بلکه نگاه آنها به این سمت است که کودکان باید آزادی داشته باشند و کارهای مختلف را امتحان کنند. با توجه به چنین شرایطی آیا فکر نمیکنید که ایجاد چنین زمینهی فکری کار دشواری باشد؟
- به نظر من، این یک مرحله از زندگی جوانان امروز ما است و من فکر میکنم گاهی اوقات ما باید اجازه بدهیم فرزندان ما در جریان این مراحل قرار بگیرند تا اینکه خود به این رشد فکری برسند و بتوانند خوب و بد را انتخاب کنند. انسانها طالب آزادی هستند، و این اصلا عملی نیست که ما همواره خوب و بد را به فرزندان خود گوشزد کنیم. بنابراین به نظر من پدر و مادر تا قبل سن 18 سالگی نقش بسزایی در ساخت شخصیت فرزندان خود دارند؛ تا قبل از 18 سالگی آنها باید خوب و بد مسائل را به فرزندان خود آموزش دهند. اما بعد از این سن نصیحت پذیری فرزندان کم میشود و آنها بیشتر دوست دارند که خود خوب و بد مسائل را درک کنند. در واقع در میان مردمی که با یک فرهنگ زندگی میکنند تربیت فکری کودکان مطابق فرهنگ آن جامعه کار چندان دشواری نیست، اما در کشوری مانند انگلیس که از فرهنگهای مختلفی شکل گرفته است تربیت فرزندان بر طبق فرهنگی که شما خواستار آن هستید بسیار دشوار است.
ابنا: آخرین سوال من درباره حجاب و دیدگاههای ضد اسلامی است که در جهان نسبت به آن وجود دارد، به نظر شما راه حل این قبیل مشکلات چیست؟
- به نظر من باید مدل حجاب اسلامی در اروپا اصلاح شود ما می توانیم مدلهای زیبایی از حجاب را به جامعه مسلمانان اروپا معرفی کنیم. مثلا پوشاندن صورت با نقاب، از مسائلی است که خود من به شخصه با آن بسیار مخالفم. پوشاندن صورت جدای از اینکه میتواند بخاطر مشخص نبودن صورت فرد، دستاویزی برای انجام هرگونه جرمی باشد، در کشورهایی مثل انگلیس با تنفر مردم روبهرو است. در بسیاری از کشورها پوشاندن صورت انجام اعمال خرابکارانه را القا میکند؛ از این جهت مردم با دیدن افرادی که صورت خود را پوشاندهاند احساس راحتی نمیکنند مخصوصا اینکه حجاب زنان مسلمان همواره به رنگ سیاه است مردم در انگلیس رنگ سیاه را نشانی از شیطان میدانند.
پس ما وظیفه داریم نوع جامعهای که در آن زندگی میکنیم را شناخته و سعی کنیم نوع پوششمان مورد تنفر دیگر فرهنگهای آن جامعه نباشد. اهمیت این موضوع زمانی بیشتر آشکار میشود که ما میبینیم همین مسئله دستاویزی برای رسانهها شده، تا از آن بر ضد مسلمانان تبلیغات کنند.
................
The Ahl al-Bayt World Assembly is an international non-governmental organization (INGO) that was established by a group of Shiite elites under the supervision of the great Islamic authority of the Shiites in 1990 to identify, organize, educate and support the followers of Ahl al-Bayt.