رییس کل مرکز فعالیتهای فرهنگی اجتماعی تبیان گفت: یکی از پیامهای مهم حرکت و رفتار حضرت زینب(س) این است که در خطیرترین شرایط و در بدترین فضا، زن میتواند مسئولیت داشته باشد.
همایش «از عاشورا تا اربعین؛ پیامها و پیامدها» و همچنین در حاشیه آن، تقدیر از هیئات فعال مذهبی مهاجرین افغانستانی در تهران عصر روز پنج شنبه یکم مهر1400 برابر با 16 ماه صفر 1443 و در آستانه اربعین حسینی(ع) از سوی دفتر نمایندگی مرکز فعالیتهای فرهنگی اجتماعی تبیان در تهران با همکاری مجمع جهانی اهل بیت(ع) و سازمان تبلیغات جمهوری اسلامی ایران، با رعایت پروتکلهای بهداشتی در مجتمع شهدای انقلاب فرهنگی تهران(سرچشمه) برگزار گردید.
حجتالاسلام والمسلمین «سید عیسی حسینی مزاری» رییس کل مرکز فعالیتهای فرهنگی اجتماعی تبیان که در این همایش سخن میگفت، با تشکر و تقدیر از برگزار کنندگان این همایش، ابتدا گفت که اگرچه قرار بود مراسم گستردهای برگزار شود، اما باتوجه به شرایط کنونی و نیز تعهد مدیریت تالار مبنی بر دعوت تعداد محدود مهمان، مجبور شدیم مجلس در همین سطح برگزار شود.
وی در ادامه حول موضوع همایش که "از عاشورا تا اربعین؛ پیامها و پیامد ها" است، نکاتی را مطرح کرد.
حسینی مزاری با اشاره به وظایف حضرت زینب(س) از عصر عاشورا گفت: اولین پیام از عاشورا تا اربعین این است که زنان میتوانند در خطیرترین شرایط و در بدترین فضا مسئولیت داشته باشند و حضرت زینب کبری(س) بعد از عصر عاشورا سه وظیفه مهم سرپرستی بازماندگان حضرت امام حسین(ع) و سایر شهدای کربلا، محافظت از حضرت امام سجاد(ع) و وظیفه مدیریت تبلیغ را به عهده داشت.
به گفته وی، اگر زنان مسلمان همانند حضرت زینب(س) عمل میکردند، جامعه با این مشکلات مواجه نمیبود.
رییس مرکز فعالیتهای فرهنگی اجتماعی تبیان با اشاره به افراط و تفریط در برخورد با زن در افغانستان؛ از کمونیستها تا غربیها خاطرنشان کرد: متاسفانه در برابر زن دو گونه برخورد صورت گرفته است؛ گاهی افراط شده و گاهی تفریط. گاهی زن پایینتر از کالا به حساب آورده شده و با شخصیت زن بازی شده است و گاهی هم در پستوهای تاریک زندگی، نگه داشته شده و از آن صرفا بهرهبرداری جنسی صورت گرفته است. این دو رویکرد در کشور ما افغانستان وجود داشته است.
وی افزود؛ یکی از راههایی که دشمن توانست بر پیکرهجامعه ما ضربه وارد کند، از ناحیه زنان افغانستان وارد کرد، چه در زمان کمونیستها و چه در بیست سال اخیر که حرکت غربیها در مورد زن اساسا تهوعآور و استفراغآور بود.
حسینی مزاری افزود که نگاهی دیگر به زن، نگاهی طالبانی است؛ چه طالبان در پنج سال حکومتشان در بیست و پنج سال قبل برخورد بسیار متوحش و غیر انسانی به زن داشتند، که از تمام حقوق و مزایا به دور بودند و چه در ماهها و هفتههای اخیر که باز هم طالبان آمدند و در افغانستان حضور دارند.
البته به گفته وی، اگرچه سخنگویان طالبان وعدههایی دادند و گفتند که تعامل ما با زنان مثل قبل نیست، اما بازهم نشانههایی دیده میشود که حقوق زن رعایت نمیشود.
این فعال فرهنگی اجتماعی تأکید کرد: ما به دنبال حقوق زنی که غربیها برای ما تعریف کرده، نیستیم، ما طرفدار حقوق زنی که تحت ریاست اشرف غنی و کرزی برای افغانستان تعریف شده بود، نیستیم، ولی طرفدار این حقوقی را هم که طالبان دارند برای زن تعریف میکنند، نمی باشیم.
به گفته وی، پیام دوم از عاشورا تا اربعین این است که زن در عین اینکه میتواند در عرصه مبارزه حضور جدی داشته باشد، عبد مطلق هم میتواند باشد و هیچگاه بین مبارزه و حضور در اجتماع با عبد بودن مطلق خداوند متعال فاصله و جدایی نیست. در حالیکه در شرایط موجود اکثرا اینگونه نیست. ما در مجامع و محافل مختلف، زنان را میبینیم که وقتی وارد مبارزه شدند، دیگر از اسلام خبری نیست.
رییس خبرگزاری صدای افغان(آوا) پیام سوم از عاشورا تا اربعین را تبعیت از امام دانست و تأکید کرد: اگر ما میخواهیم که مبارزه ما ماندگار باشد، اول بایستی مبارزه ما بر اساس و مبانی احکام دین و بعد تحت رهبری مطلق ولی امر باشد. ولی امر و رهبر اصلی حضرت زینب(س)، حضرت امام سجاد(ع) بود، امروز هم ما ولی امر داریم و این ولی امر تداوم بخش مسیر ولایت خدا و پیامبر(س) و تمام ائمه معصومین(ع) تا امروز است. امروز ولی مسلم و مسجل مردم مسلمان، حضرت امام خامنهای(حفظهالله تعالی) است و قطعا و طبعا هر فرد و جریانی که مطابق این خط و این تفکر در عرصهها حضور داشته باشد، موفق است.
وی پیام چهارم عنوان این همایش را وجود سختی در مسیر مبارزه خواند و گفت که حضرت زینب(س) از عصر عاشورا به بعد با کوهی از مشکلات و مصایب مواجه میشود، اما عقبنشینی و شکایت نمیکند.
پیام پنجم به گفته حسینی مزاری، وجود انگیزه است و انگیزه حفظ ولایت و فراهمآوری زمینه تداوم ولایت الله باعث شد که حضرت زینب سلام الله علیها بعد از عصر عاشورا با توان جدیتر در عرصه حاضر میشود و عمل میکند.
اما در بخش پایانی، رییس کل مرکز تبیان این سوال را مطرح کرد که وظیفه ما در شرایط موجود چیست؟ وی پاسخ داد: وظیفه مشخص ما در چنین شرایط و زمان موجود این است که اولا خود بایستی عامل به این پیامها باشیم و وارد عمل شویم و دوم اینکه اهداف امام حسین(ع) را درست تبیین کنیم و اینجا است که وظایف علما سنگین میشود.
وی در مورد وظیفه هیئات حسینی(ع) نیز تأکید کرد: هیئات حسینی مسئولیت سنگینی دارند. مسئولین و اعضای هیئات حسینی باید پیش خود فکر بکنند که آیا درست عمل میکنند یا خیر؟!. هزاران نفر در یک محیط جمع میشوند و مردم وقت خودشان را در اختیار شما قرار میدهند. مسئولین هیئات عزاداری اگر درست برنامهریزی و سازماندهی نکنند و افکار عامه را در مسیر خواست خدا و ائمه معصومین درست هدایت نکنند، مسئول بوده و روز قیامت جدا گرفتار اند.
مشروح سخنان حجتالاسلام والمسلمین حسینی مزاری، رییس کل مرکز فعالیتهای فرهنگی اجتماعی تبیان در همایش "از عاشورا تا اربعین، پیامها و پیامدها" به شرح زیر است:
بسم الله الرحیم ارحمن الرحیم
وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبَادَکَ مِنَ الْجَهَالَةِ وَ حَیْرَةِ الضَّلالَةِ
بخشی از زیارت اربعین امام حسین(ع)
ابتدا تشکر و تقدیر میکنم از برگزارکنندگان این همایش، دفتر مرکز تبیان در تهران و همچنان مجمع جهانی اهل بیت(ع).
اگرچه قرار بود مراسم گستردهای برگزار شود، اما باتوجه به شرایط کرونایی و نیز تعهد مدیریت تالار مبنی بر دعوت مهمانان محدود، مجبور شدیم مجلس در همین سطح برگزار شود. لذا با توجه به فرصت محدود سعی میکنیم که حول موضوع همایش که "از عاشورا تا اربعین؛ پیامها و پیامد ها" است، نکاتی را مطرح کنم. منظور از این عنوان بیشتر از عصر عاشورا است، یعنی از عصر عاشورا به بعد چه پیامها و پیامدهایی وجود داشته است.
اولین پیام، زنان میتوانند در بدترین فضا مسئولیت داشته باشد
یکی از پیامهای مهم این است که در خطیرترین شرایط و در بدترین فضا، زن میتواند مسئولیت داشته باشد. حضرت زینب کبری(س) بعد از عصر عاشورا سه وظیفه داشت؛
ـ یکی سرپرستی بازماندگان حضرت امام حسین(ع) و سایر شهدای کربلا،
- دوم تیمارداری و محافظت از حضرت امام سجاد(ع)، چون ایشان هم مریض بود و هم ولی و امام بعدی و جان ایشان باید محفوظ میماند و اگر با خطر مواجه میشد، قطعا مسیر تداوم امامت با خطر مواجه میگردید.
- وظیفه سوم هم مدیریت تبلیغ بود و حضرت زینب کبری(س) در راستای انجام این وظیفه، در دو عرصه فعالیت جدی داشت؛
حوزه اول بیان فضیلتهای حضرت امام حسین و شهدای کربلا و ضرورت این قیام، ریشههای آن و همچنین پیامدها،
و حوزه دوم هم مبارزه با تبلیغات جدی دشمن آن زمان که یزید و دستگاهاش بود.
این پیام میرساند که زن میتواند مهمترین و بزرگترین مسئولیت را در بازه زمانی حیات و زندگی خودش داشته باشد و در این زمینه، تاثیرگذار، جهت دهنده و تحول آفرین هم باشد.
اگر زنان مسلمان همانند حضرت زینب(س) عمل میکردند، جامعه با این مشکلات مواجه نمیبود
اگر مسلمانان بر اساس این پیام و این آموزه عمل میکردند قطعا، ما به مشکلات امروزی گرفتار نمیشدیم. شما حتما در جریان هستید که نصف پیکر اجتماع زن است و اگر زنان مسلمان بر اساس وظایف خود عمل میکردند و چون حضرت زینب(س) یا حداقل پا جای پای ایشان میگذاشتند، مسلما امروز جامعه اسلامی و بشریت با این مشکلات و معضلات مواجه نمیبود.
افراط و تفریط در برخورد با زن در افغانستان؛ از کمونیستها تا غربیها
متاسفانه در برابر زن دو گونه برخورد صورت گرفته است؛ گاهی افراط شده و گاهی تفریط. گاهی زن پایینتر از کالا به حساب آورده شده و با شخصیت زن بازی شده است و گاهی هم در پستوهای تاریک زندگی نگه داشته شده و از آن صرفا بهرهبرداری جنسی صورت گرفته است. این دو رویکرد در کشور ما افغانستان وجود داشته است. به خصوص در زمان حاکمیت کمونیستها و در ۲۰ سال اخیر، زن متاسفانه به عنوان کالا مورد بهرهبرداری قرار گرفته بود و تمام تلاش شرق و غرب بر این مبنا بود که زن را از ما بگیرند، شخصیت زن را پایینتر از کالا بیاورند و مورد بهرهبرداری قرار بدهند. چون هم شرقیها و هم غربیها به این نتیجه رسیده بودند که اگر زن در افغانستان سالم بماند و بر اساس وظایف دینی و انسانی خود عمل کند، قطعا نمیتوانستند در برابر ما مقاومت کنند.
یکی از راههایی که دشمن توانست بر پیکر جامعه ما ضربه وارد بکند، از ناحیه زنان افغانستان وارد کرد. چه در زمان کمونیستها و چه در بیست سال اخیر و حرکت غربیها در مورد زن اساسا تهوعآور و استفراغآور بود. در رابطه با زنان، وضعیت زن در جامعه اصلا به گونهای بود که اگر آدم مشاهده میکرد، نمیتوانست که تاسف نخورد و از ناراحتی نمیرد. یک چنین وضعیت مفتضحی را در افغانستان به وجود آورده بودند.
نگاه طالبانی به زن
نگاهی دیگر به زن، نگاهی طالبانی است؛ چه طالبان در پنج سال حکومتشان در بیست و پنج سال قبل برخورد بسیار متوحش و غیر انسانی به زن داشتند، که از تمام حقوق و مزایا به دور بودند و چه در ماهها و هفتههای اخیر که باز هم طالبان آمدند و در افغانستان حضور دارند. اگرچه وعدههایی دادند و گفتند که تعامل ما با زنان مثل قبل نیست، اما بازهم نشانههایی دیده میشود که حقوق زن رعایت نمیشود. ما به دنبال حقوق زن که غربیها برای ما تعریف کرده، نیستیم، ما طرفدار حقوق زنی که تحت ریاست اشرف غنی و کرزی برای افغانستان تعریف شده بود، نیستیم، ولی طرفدار این حقوقی را هم که طالبان دارند برای زن تعریف میکنند، نمی باشیم.
طالبان چه تفسیری از حرکت حضرت زینب(س) دارند؟!
فعلا طالبان در افغانستان حضور دارند و میگویند ما مسلمان هستیم و احکام اسلام را پیاده میکنیم. من از طالبان سوال میکنم که حضرات محترم، شما اگر مسلمان هستید، آیا پیامبر(ص) را قبول دارید یا ندارید؟ اهلبیت(ع) پیامبر(ص) را قبول دارید یا ندارید؟ اگر قبول دارید در رابطه با حضرت زینب(س) چه تفسیر و تحلیلی دارید؟ اگر مسلمان هستید از این شخصیت الگو بگیرید. ببینید که این شخصیت در چه مقطع بد و خطرناکی، چه مسئولیتهای مهمی را در زمان خودش انجام داد؟! حضرت زینب(س) که این حرکات را انجام داد، تنها برای خود و زمان خودش نبود، بلکه برای این بود که برای مردم، مردم زمان خودش و بعد از آن تا روز قیامت، درس آموز باشد. پس اگر طالبان بر اساس احکام الهی که پیامبر اسلام(ص) و اولاد ایشان مطرح میکنند، بایستی در مورد برخورد بازنان رفتار و گفتار حضرت زینب سلام الله علیهارا الگو قرار بدهند در عیر آن معلوم است که حرکات آنها اسلامی نیست. طالبان بایستی در اینجا به صراحت بازگو کنند و حرف بزنند.
ما به دنبال جنجال و جنگ علیه طالبان نیستیم، ما به دنبال دشمنی با گروه طالبان نیستیم، اما به هرحال این مطالباتی است که در سطح جامعه مطرح میشود و باید به دنبال این مطالبات باشیم، به دنبال حکومت وسیع البنیاد باشیم، به دنبال حقوق زنان و حقوق رسانهها، رسمیت مذهب تشیع و به دنبال سایر مطالبات باشیم و باید در داخل افغانستان حضور داشته و این مطالبات را دنبال کنیم.
این اولین و مهمترین پیام از عصر عاشورا و بعد از آن است.
پیام دوم، زن در عین حضور جدی در عرصه مبارزه، میتواند عبد مطلق هم باشد
پیام دوم این است، زن در عین اینکه میتواند در عرصه مبارزه حضور جدی داشته باشد، عبد مطلق هم باشد و هیچگاه بین مبارزه و حضور در اجتماع با عبد بودن مطلق خداوند متعال فاصله و جدایی نیست. در حالیکه در شرایط موجود اینگونه نیست. ما در مجامع و محافل مختلف، زنان را میبینیم که وقتی وارد مبارزه شدند، دیگر از اسلام خبری نیست. زنی که قبلا خیلی محجبه و متدین بوده، وقتی وارد اجتماع شد و پشت تریبون قرار گرفت، آهسته آهسته چادر عقبتر و کنار میرود و بعد میگوید که مانتو گشاد خوب است، اما آهسته آهسته مانتو تنگتر میشود و مقنعه تبدیل به روسری رنگی میگردد. من شاهد مثال زنده در این رابطه دارم.
این روند طبیعی است که زنان مبارز ما را از مسیر اصلی منحرف می کند. زنان مسلمان و خواهران من و برادرانی که نسبت به زنان ارتباط و اشراف دارید، توجه داشته باشید که حضرت زینب(س) الگوی مسلم ما در رابطه با بحث مبارزه است. ایشان هم در عرصه مبارزات اجتماعی حضور جدی دارد و هم عبد مطلق است. حضرت زینب(س) هم در عرصه عبادات و هم در عرصه اخلاقیات و هم در عرصه اعتقادات همان فردی است که پیامبر اسلام(ص) و حضرت علی(ع) و فاطمه زهرا(س) و بقیه ائمه معصومین(ع) بودند و مبارزاتش هم دقیقا مطابق معیارهای اسلامی بود؛ هیچ گاهی تخلف نکرد و از احکام دین و اسلام انحراف نداشت و یک مبارز مسلمان بود.
پیام سوم، تبعیت از امام است
برادران من، درست است که مبارز باید در عرصه وجود داشته باشد و مبارزه یک مبارز مسلمان بر مبنای احکام اسلام باشد، اما این تمام مسئله نیست. کسی که مبارز است و بعد میگوید که من مسلمان هستم و میخواهد مبارزات خود را در عرصه دین و مذهب سازمان بدهد، اما اگر از امام تبعیت نداشت، مبارزه او کامل، اثرگذار و ماندگار نیست.
اگر ما میخواهیم که مبارزه ما ماندگار باشد، اول بایستی مبارزه ما بر اساس و مبانی احکام دین باشد و بعد تحت رهبری مطلق ولی امر باشد. ولی امر و رهبر اصلی حضرت زینب(س)، حضرت امام سجاد(ع) بود. ایشان بدون نظر و احکام صادره از طرف حضرت امام سجاد(ع) عمل نمیکند، بلکه تمامی کارها و برنامههای خود را با نظر و فرمان و صحبت و بیانیههای ایشان مطابقت میدهد.
اما ما در شرایط موجود به دنبال این پیام هستیم؟ آیا تمامی مبارزاتی که میکنیم، مطابق نظرات ولی امر ما هست؟ امروز هم ما ولی امر داریم و این ولی امر تداوم بخش مسیر ولایت خدا و پیامبر(س) و تمام ائمه معصومین(ع) تا امروز است. اگر ما مسلمان هستیم و مبارزه میکنیم و میخواهیم که مبارزه ما در جامعه و دنیا تاثیرگذار باشد، آیا گوش ما به دهان ولی ما هست؟ امروز ولی مسلم و مسجل مردم مسلمان، حضرت امام خامنه ای(حفظهالله تعالی) است و قطعا و طبعا هر فرد و جریانی که مطابق این خط و این تفکر در عرصهها حضور داشته باشد، موفق است.
چرا ما امروز در افغانستان توفیق نداشتیم، چرا امروز بسیاری از جریانها در جهان اسلام از توفیقاتی برخوردار نیستند؟ به دلیل اینکه به دنبال تفکر و بیان و فرمایش ولی امر خود نیستد. چرا برخی جریانها در دنیا تاثیرگذار هستند؟ و چرا باعث افتخار شیعیان و مسلمانان و حتی بشریت هستند، مثل حزب الله لبنان؟ به دلیل اینکه در مسیری گام میگذارند که ولی امرشان میخواهد. چرا زیدیهای یمن امروز تاثیرگذار هستند؟ چرا عناصری در سوریه و عراق تاثیرگذارند و امروز به عنوان محور مقاومت، شرافت و بزرگی برای جهان اسلام آورده و پوزه استکبار را به زمین زدهاند؟
اما چرا در افغانستان شکست خورده، ذلیل شدیم و به خاک افتادیم، و بعد از سالها جهاد در برابر شوروی و شکست شوروی و همچنین سالها حضور در افغانستان تحت اشغال امریکا، حال و روز ما این است. بازهم به گذشته برگشتیم و با بحران مواجه هستیم. چرا مهاجرین ما در ایران با مشکلات مختلف مواجه اند؟ چرا در رابطه به رفع مشکلات مهاجرین کاری جدی نمیشود؟ چرا و چرا؟!
همه این ها بر میگردد به اینکه ما بایستی به خود نگاه کنیم، زیرا مشکلات در درون خود ما است. ما بر اساس پیام عاشورا و بعد از عصر عاشورا تا اربعین عمل نمیکنیم و اگر عمل کنیم، هیچ مشکلی نخواهیم داشت. ما خدای بزرگ و قدرتمندی داریم که پشت سر ما هست. ما ائمه (ع)معصومین را داریم که در مسیر تداوم ولایت الله عمل کردند و امروز ما ولایت فقیهی را داریم که تداوم خط انبیا است. ما همه امکانات و ظرفیتها را داریم، ولی متأسفانه از آن استفاده نمیکنیم.
پیام چهارم، در مسیر مبارزه، سختی وجود دارد
شما در بحث مبارزات حضرت زینب(س) سختیها و دشواریها را میبینید. حضرت زینب(س) از عصر عاشورا به بعد با کوهی از مشکلات و مصایب مواجه میشود، ولی آیا پا پس کشید، گلایه و شکایتی کرد و علیه خدا و پیامر حرف زد؟ که چرا ما فرزند رسول خدا(ص) و بازمانده ایشان با این مشکلات مواجه شدیم؟ خب نه، حضرت زینب با قاطعیت پیش رفت و وقتی از وی در رابطه با مشکلات سوال میشود، میفرماید: ما رایت الی جمیلا! همه مشکلات و سختیها در نزد حضرت زینب جز زیبایی چیزی دیگری نبود.
بنابراین طبیعی است که یک چنین مبارزهای پیش برود. ما اگر در مسیر مبارزه خود با یک چنین سختی مواجه شویم، عقب میرویم یا جلو؟ دلیل اینکه ما در افغانستان مواجه با شکست شدیم، به خاطر این بود که با سختیها و دشواریها مبارزه نکردیم و در برابر آنها حضور جدی نداشتیم، اگر میداشتیم، قطعا بر اساس سنت الهی موفق میشدیم و صاحب کشور و وطن و تمام دار و ندار خود میبودیم.
این مهمترین پیامی است که در عاشورا و بعد از عاشورا وجود دارد و توانست حرکت امام حسین(ع) و بعد از آن، حرکت حضرت زینب(س) را ماندگار کند.
پیام پنجم، وجود انگیزه
چه انگیزهای باعث شد که حضرت زینب(س) و سایر زنان با وجود اینکه زن هستند و توان جسمی آنچنانی ندارند، اول با آنکه میدانستند مجموعه قلیل و محدود بوده و راه هم پر خطر است، قبول کنند که بیایند در کنار حضرت امام حسین(ع) قرار بگیرند و این مسیر را انتخاب بکنند؟ چه انگیرهای باعث شد که حضرت زینب(س) بعد از عصر عاشورا با توان جدیتر در عرصه حاضر میشود و عمل میکند؟ انگیزه، حفظ ولایت و فراهمآوری زمینه تداوم ولایت الله بود. هدف و انگیزه حضرت زینب از این حضور، این بود.
اما ما چه مقدار میتوانیم در این عرصه مایه بگذاریم؟ آیا انگیزه مبارزات ما هم این است؟ آیا وقتی منبر میرویم، قلم میزنیم، سخن میگوییم، در راهپیماییها شرکت میکنیم و کار های سازمانی وحزبی و امثال اینگونه فعالیت را انجام میدهیم؟ اصل انگیزه ما این است یا خیر؟
اگر اصل انگیزه ما و شما در این رابطه و هدف این باشد که ما کاری کنیم تا مسیر ولایت تداوم پیدا بکند و آهسته آهسته زمینه ظهور فراهم شود، اینجا است که مبارزات ما هم به درگاه خداوند متعال مقبول است و هم مانگار، تاثیرگذار، جهت دهنده و جریانساز خواهد بود و میتواند میلیونها انسان را به این مسیر بکشاند.
انگیزه حضرت زینب(س) ادامه خط امامت و ولایت بود. همانطورکه هدف حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام نیز همین بود و در این مسیر شهید شد. هدف و انگیزه حضرت زهرا(س) نیز همین موضوع بود. حضرت امام حسن(ع) و امام حسین(ع) خودشان بر اساس همین انگیزه در صحنه حضور پیدا کردند و مسیر شهادت را پیمودند و تمام ائمه معصومین علیهم السلام هم این انگیزه را داشتند. پس بنابراین ما و شما که خود را پیروان ائمه معصومین علیه السلام میدانیم، بایستی این انگیزه را داشته باشیم.
وظیفه ما در شرایط موجود چیست؟
وظیفه مشخص ما در چنین شرایط و زمان موجود این است که اولا خود ما بایستی عامل به این پیامها باشیم و وارد عمل شویم. هیچ موضوعی با سخن گفتن حل نمیشود، بلکه هر کدام ما بایستی وارد عرصه شویم و در راستای عمل به پیامهای عاشورا و بعد از عاشورا حضور جدی داشته باشیم.
دوم اینکه هدف امام حسین(ع) از قیام را درست تبیین کنیم. اینجا است که وظایف علمای ما سنگین میشود.
به خدا و به همه مقدسات سوگند که اگر علمای ما از صدر اسلام تا حالا درست عمل میکردند و بر اساس آن اهدافی که امام حسین(ع) بر آن اساس قیام کردند، تبیین و تبلیغ میداشتند، ما امروز مشکلی در جوامع اسلامی نمیداشتیم. همین امروز هم اگر علمای ما در این راستا درست تدبیر بکنند، مشکلات ما حل است.
وظیفه علما بسیار سنگین است و بایستی درست وارد عرصه شوند و با تبیین موضوعات عاشورا و بعد از عاشورا درست عمل کنند. علما بحث عاشورا، امام حسین(ع) و اربعین را در سال ۶۱ هجری دفن نکنند، بلکه باید امروزی بکنند. خط حسین(ع) و خط یزید را امروزی بکنند و مطرح بکنند که امروز هم خط حسین(ع) و هم خط یزید وجود دارد. ما بایستی خطوط خود را مشخص کنیم که حسینی هستیم یا یزیدی هستیم؟!
به هر حال این دو خط تا روز قیامت در تقابل جدی است و اگر ما بر اساس اهداف ائمه معصومین(ع) و آنچه آنها سفارش کردند، عمل کنیم قطعا پیروز هستیم، حتی اگر کشته هم شویم، بازهم پیروزیم و شکست نخواهیم خورد، زیرا در مسیر خدا و تحت ولایت خدا و ائمه معصومین شکست معنا ندارد.
وظیفه هیئات حسینی(ع)
هیئات حسینی بایستی بدانند مسئولیت سنگینی دارند. مسئولین و اعضای هیئات حسینی باید پیش خود فکر بکنند که آیا درست عمل میکنند یا خیر؟!. هزاران نفر در یک محیط جمع میشوند و مردم وقت خودشان را در اختیار شما قرار میدهند. مسئولین هیئات عزاداری اگر درست برنامهریزی و سازماندهی نکنند و این افکار عامه را در مسیر خواست خدا و ائمه معصومین درست هدایت نکنند، مسئول بوده و روز قیامت جدا گرفتار اند.
اینجا است که هیئات حسینی(ع) از یک طرف وظیفهشان سنگین است و از یک طرف اگر کار درست در این مسیر انجام بدهند، قطعا و یقینا از فیوضات و برکات خیلی جدی و مهم و گستردهای برخوردار خواهند شد.
امیدوار هستیم که ما بتوانیم در این عمر کم خود بر اساس پیامهای عاشورا عمل کنیم، مسیر ائمه معصومین خود را ادامه بدهیم و بقیه عمر را تحت امر ولی امر خود، حضرت امام خامنهای(حفظه الله تعالی) ادامه بدهیم.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
The Ahl al-Bayt World Assembly is an international non-governmental organization (INGO) that was established by a group of Shiite elites under the supervision of the great Islamic authority of the Shiites in 1990 to identify, organize, educate and support the followers of Ahl al-Bayt.