مسئله زنده نگاه داشتن و تلاش در جهت زنده نگاه داشتن حادثه عاشورا و فلسفه این که چرا حادثه عاشورا جاودانه باقی مانده است، عوامل مختلفی دارد که یکی از عوامل کلیدی و اساسی در ماندگاری عاشورا، سیره معصومین(ع) و از آن جمله وجود مقدس امام صادق(ع) است. امام صادق(ع) در فرصت طلایی که به وجود آمد، توانست پیام های ناگفته حسین بن علی(ع) را منتقل کند. ایشان در سایه تعالیم گفتاری و عملی این کار را انجام دادند و تمام تلاششان این بود که حادثه عاشورا را زنده نگاه بدارند.
دبیرکل مجمع جهانی اهل بیت(ع) در همایش بین المللی مجازی "نهضت حسینی در مکتب امام صادق(ع)" در سخنانی به نقش امام صادق(ع) در احیای نهضت حسینی پرداخت.
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین
الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِي هَدَانَا لِهَذَا وَمَا كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْلا أَنْ هَدَانَا اللّهُ
ثم الصلاه و السلام و التحیه و الاکرام علی سیدنا و نبینا ابالقاسم محمد صلی الله علیه و آله و علی اهل بیته الطبیبین الطاهرین المعصومین
شهادت امام صادق علیه السلام را به همهی علاقمندان، دوستان، پیروان، محبین آن امام عزیز تسلیت عرض می کنم. خداوند ان شاء الله به همه ما توفیق دهد تا پیرو مکتب امام جعفر صادق علیه الصلاه والسلام باشیم و بتوانیم آموزههایی را که از آن حضرت به ما رسیده در بخشهای وارد زندگی خود کرده و از پیروان و شیعیان واقعی باشیم؛ همانطوری که حضرت فرمودند مصداق این روایت باشیم : "من كان عاقلا فهما فقيها حليما مداريا صبورا صدوقا" و ان شاء الله بتوانیم در حقیقت این ویژگی هایی که آن حضرت از ما طلب می کند را داشته باشیم.
موضوع بحث در مورد چرایی احیای نهضت عاشورا در مکتب امام صادق علیه الصلاه و السلام است.
اینجا دو نکته را باید مورد اشاره قرار بدهم: اول در مورد اینکه عاشورا چه مکتبی بود و اینکه امام صادق علیه السلام در احیای این حادثهی عظیم چه نقشی داشت؟
در کتب تاریخی، حادثه عاشورا که تلخ ترین حادثه در میان انبیا و اولیای الهی بوده در یک روز و در سال 61 هجری اتفاق افتاد؛ امّا این رویداد پیشینه هایی دارد و اتفاقاتی رخ داد که اینها منتهی به وقوع این حادثه تلخ شد. 30 سال از رحلت پیامبر(ص) نگذشته بود که قرآن صامت را بالای نیزه بردند و خواستند از آن استفاده ابزاری کنند و 50 سال از رحلت پیامبر(ص) گذشت و سر قرآن ناطق یعنی امام حسین علیه السلام را بالای نیزه کردند. می شود از حادثه عاشورا الگو گرفت. امام حسین(ع) امام مسلمان ها، امام محبین اهل بیت(ع) و بلکه امام البشر و امام الانس و الجن است. نقش امامت اقتضا می کند که باید الگو باشد. همه ائمه(ع) می توانند برای همه انسان ها الگو باشند. البته برخی بیشتر و بهتر می توانند از این الگو استفاده کنند. آنهایی که به لحاظ فکری، عقیدتی و اخلاقی به امام علیه السلام نزدیک هستند، قطعاً بیشتر می توانند الگو بپذیرند و رفتار و کردارشان با رفتار اهل بیت علیهم السلام منطبق باشد. گرچه در بعد شناخت ضعیف هستیم و این امکان برای ما نیست که درباره ائمه(ع) آنگونه که هستند شناخت پیدا کنیم و هم نمی توانیم ممثل، نماینده و مظهر تام اهل بیت علیهم السلام بشویم.
هر کسی به اندازه ظرفیت خود می تواند این جایگاه را پیدا کرده و در مسیر سیره علمی و عملی ائمه(ع) حرکت کند. به تعبیر حضرت امیر سلام الله علیه: "اعینونی بورع و اجتهاد و عفّة و سدادٍ"؛ در عفت، پاکدامنی و استواری من را کمک کنید. بالاخره باید ما این مسیر را طی کنیم تا هر کسی به اندازه ظرفیت خود بتواند استفاده کند. لذا امام حسین علیه السلام می فرماید : "ان لَكُمْ فِيّ الأُسْوَةٌ" من برای شما اسوه هستم. امام حسین(ع) در ابعاد و در موضوعات مختلف هم برای شیعیان، هم برای مسلمانان، هم برای پیروان ادیان و هم برای کل بشر می تواند اسوه باشد. وقتی که عاشورا را تحلیل میکنیم، عاشورا مواجههی دو جریان عقل و جهل با هم بود. البته جهل اینجا به معنای نادانی نیست چون بعضی از نیروهای عمربن سعد می دانستند که حسین بن علی(ع) امام است؛ جهل در اینجا به معنای دنیا طلبی، دنیا پرستی، جاه طلبی است و اینکه انسان در مسیر استکبار قدم برداشته و مسیرش غیر انسانی باشد. جهل در برابر عقل است؛ عقلی که تدبیرکرده و آدمی را هم در دوراندیشی هم در نزدیک اندیشی به سوی خدا و عبودیت دعوت می کند. "اَلعَقلُ ما عُبِدَ بِهِ الرَّحمنُ وَ اکتُسِبَ بِهِ الجَنان ". ما در عاشورا دو جبهه را می بینیم؛ جبهه عقل و جبهه جهل. فرماندهی جبهه عقل را امام حسین علیه السلام و فرماندهی جبهه جهل را یزید علیه اللعنه عهده دار بود. عاشورا مواجهه اسلام ناب و اسلام اموی بود. اسلام نابی که اسلام عقلانی و معنوی است. اسلامی که در آن فضیلت وجود دارد. اسلامی که آموزههای دینی به معنای دقیق، عمیق و جامع کلمه می تواند در آن معنا پیدا کرده و جلوه گری کند. در مقابل اسلام اموی، اسلام ابزاری، اشرافی و ظلم پذیر است؛ اسلامی است که آن را برای تثبیت و استقرار قدرت می خواستند. آنها این را می خواستند به جامعه تحمیل کنند؛ به نوعی اسلام استبداد بود و هر ویژگی که در جریان استکبار وجود دارد در اسلام اموی وجود داشته است. اسلام تبعیض و اسلام بی عدالتی بود. اسلامی بود که برای یک طبقه خاص فقط توجه داشت و آن طبقه اشراف بود.
پس در حقیقت عاشورا، مواجهه اسلام ناب و اسلام اموی بود؛ مواجهه فضائل و رذائل بود. محور فضیلت ها در سپاه امام حسین(ع) و محور رذیلت ها در سپاه یزید بود. یعنی در سپاه یزید بی غیرتی، بی حمیتی، شهوت قدرت و شهوت مال بود و در مقابل در سپاه امام حسین(ع) همه فضیلت ها تحقق پیدا کرده بود؛ حکمت، معرفت، عفت، وفاداری، ایثار، عشق صداقت و هر چیزی که به عنوان فضیلت انسانی محسوب می شد در لشکر امام حسین(ع) بود. عاشورا مواجهه دنیاپرستی و آخرت گرایی بود. عده ای دنیاپرست و عده ای آخرت گرا و آخرت محور بودند. عاشورا احیاء مقاومت در برابر زر و زور و تزویر بود. عاشورا درس دینداری به معنای واقعی در مقابل دینداری لقلقه زبان بود و دینداری واقعی را به بشریت آموخت. چون خیلی ها زمانی که قدرت و مال شان را داشته باشند دنبال دین بودند و دین لقلقه زبان شان بود "و الدین لعق علی السنتهم". "فاذا محصوا بالبلا قل الدیانون" و وقتی که مورد آزمایش قرار می گرفتند دینداران کم می شوند. عاشورا مواجهه دو نوع امامت بود: امامت حق و امامت باطل. در رأس امامت حق، حسین بن علی علیه السلام و در رأس امامت باطل، یزید بود. عاشورا تجمیع حماسه و عرفان به معنای دقیق کلمه بود. عاشورا بهترین الگو برای مسئولیت پذیری بود. عاشورا به نوعی صحنه تکلیف مداری و وظیفه شناسی بود. عاشورا صحنه عرفان و فداء فی الله بود. در سپاه یزید و سپاه حسین علیه السلام فناء در افعال و صفات و ذات را می بینیم. "تسلیماً لامرک"، "رضاً لقضائک"، "لامعبود سواک"، " غیاث المستغیثین". لذا عاشورا یک مکتب بود و باعث شد که دین به معنای واقعی کلمه و آنچه که پیامبر(ص) آوردند احیاء شد. اگر عاشورا نبود، معلوم نبود که دین و نام پیامبر(ص) زنده بماند. عاشورا چنین نقشی در جامعه اسلامی، در جامعه مسلمان و در میان مسلمانان داشته است.
نکته ای که باید به آن توجه کنیم این است که عاشورا باید احیاء شود و زنده بماند. نقش حضرت امام سجاد(ع) و حضرت زینب(س) در معرفی عاشورا همین بوده است. آنچه که مهم است و باید به آن توجه داشته باشیم، این است که امام صادق(ع) نقش برجسته ای در احیاء این نهضت داشته است. البته امام حق حیات دینی به همه ما دارد. وقتی که دقت می کنیم درباره آنچه که از امام صادق نقل شده، حدود هزار روایت در رابطه با امام حسین علیه السلام وجود دارد؛ یعنی گنجینه عظیمی است که این ها را انسان می تواند در پنجاه عنوان تقسیم کند که ذیل هر کدام روایات متعددی قرار می گیرد.
امام حسین(ع) باید در یاد باشد، نام امام حسین(ع) باید احیاء شود، تربت امام حسین باید زنده بماند و باید برای امام حسین(ع) گریه کرد. حتی روایات مشهوری که درباره گریه است از امام صادق نقل شده است. "انا قتیل العبره". خیلی از روایت های مربوط به واقعه کربلا از امام صادق(ع) نقل شده است. مثل: قصه زهیر بن قین، قصه جناب حر، قصه حضرت قاسم (ع) و بسیاری از قصص دیگر که در تاریخ وجود دارد، از امام صادق(ع) نقل شده است.
چهارده زیارت مطلقه داریم که در هر جا و زمانی می شود آنها را ادا کرد که همه این چهارده زیارت مطلقه از امام صادق علیه السلام نقل شده است.
تک تک این احادیث حکایت می کند که به هیچ وجه نباید کربلا را فراموش کرد. حتی زمانی که از امام صادق(ع) سوال می کنند که اندازه کربلا چه مقدار است؟ می فرماید: "فی فرسخ فی فرسخ فی فرسخ" یعنی امام صادق(ع) آنقدر وسیع می گیرد که همه حضور پیدا می کنند. بعضی ها حتی مکه مشرف نمی شدند، می آمدند پیش امام صادق(ع) می گفتند که حالا چون مکه نبود به زیارت امام حسین(ع) مشرف شدیم. می فرمود: آنهایی که به زیارت خانه خدا مشرف شدند و به زیارت حسین(ع) مشرف نشدند، حق و حقوق ما را به جا نیاورده¬اند. می فرمود که اگر من آنچه که در ثواب این زیارت است را نقل کنم چه بسا مردم حج را ترک کنند. در برخی از روایات می بینیم که زیارت امام حسین(ع) مساوی با ده حج، صد حج و هزار حج است. البته امام صادق(ع) به حَسَب درک راوی، این نکته ها را مورد اشاره قرار می دادند. همه اینها اشاره می کند به اینکه این نام و این نهضت و این اهداف باید زنده بماند. امام حسینی که "وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِيكَ لِيَسْتَنْقِذَ عِبَادَك َمن الْجَهَالَةِ و حَيرةِ الضَّلَالَة" باید مکتبش و نامش زنده بماند تا بشریت از آن بهره مند شوند.
روایاتی درباره گریه بر سیدالشهدا نقل شده که "من فی الجنه و النار" آنهایی که بهشت و جهنم بودند، برای حسین گریه کردند "و من فی الهواء" و آنهایی که در آسمان و زمین برای حسین گریه کردند. اینها از امام صادق منقول است.
اگر گذری بر این روایات داشته باشیم، متوجه خواهیم شد که امام صادق(ع) در احیاء نهضت عاشورا و نام، زیارت و تربت حسین(ع) و کربلا نقش بسیار بسیار مهمی داشته است. شاید بشود گفت که ایشان مهمترین نقش را در این عرصه داشته و کلمات مهمی از ایشان به دست ما رسیده است.
درباره کربلا و بیت المقدس امام صادق(ع) می فرماید: کربلا از خاک بیت المقدس است. درباره فرات و کربلا ایشان می فرماید که سرزمین کربلا و آب فرات اولین سرزمین و نخستین آبی بودند که خداوند به آنها قداست و شرافت بخشید.
کربلا کعبه انبیاء است. "لیس نبی فی السماوات و الارض" هیچ پیامبری نبوده مگر آنکه از خدا درخواست می کردند که به آنها اجازه داده شود تا به کربلا بروند. "ما من نبی و قد زار قبر الحسین" در کتاب کامل الزیارات هم آمده است: "ففوج ینزل و فوج یعرج"
کربلا مطاف فرشتگان است. "لیس من ملک فی السموات و الارض الا یسئلون الله ان یوذن لهم فی زیارت الحسین" هیچ فرشته ای در آسمان و زمین نبود، مگر اینکه از خدا اجازه می گرفتند برای اینکه به زیارت امام حسین(ع) مشرف بشوند. "ففوج ینزل و ففوج یعرج"
امام صادق(ع) در روایتی می فرماید که راه بهشت از کربلاست و کربلا دری از درهای بهشت است. کربلا حرم امن است. "ان الله اتخذ کربلا حرما آمنا مبارکا قبل ان یتخذ مکه حرما".
امام صادق(ع) سفارش فرموده اند که به زیارت بروید آن هم همیشه به زیارت مشرف بشوید. امام صادق(ع) می فرماید: کربلا بارگاه مبارک است. درباره شهادت و زیارت، امام صادق(ع) فرمودند که مرقد امام حسین(ع) را زیارت کنید و با ترک زیارت به او ستم نورزید چرا که او سید جوانان بهشت است. در تعبیر امام صادق(ع) زیارت، بهترین کار و به عنوان سفر نور دانسته شده است. شرط شرافت به این است که انسان به زیارت مشرف شود. می فرمایدکسی که در همسایگی پیامبر(ص) و در کنار علی(ع) و فاطمه(س) باشد، زیارت امام حسین را ترک نکند. زیارت را در برخی جاها به عنوان فریضه الهی و از حقوق رسول خدا(ص) دانسته اند.
کربلا کعبه کمال است. در تعبیر دیگر امام صادق(ص) می فرماید زیارت امام را ترک نکن و به دوستان و یارانت نیز همین سفارش را داشته باش تا خدا عمرت را دراز و طولانی و رزقت را زیاد کند و خدا تو را با سعادت زنده کند و نمیری مگر با شهادت. این حدیث، حدیث بسیار زیبایی است که باید به آن توجه کنیم.
در تعبیرهای امام صادق(ع) آمده است که باید مکتب و نهضت عاشورا زنده بماند و از هر آنچه که در این احیاء نقش داشت امام صادق(ع) استفاده می کرد. این حدیث به حدیث محبت، معروف است که از امام صادق علیه السلام آمده است که "من ارادالله به الخیر قذف فی قلبه حب الحسین و زیارته" هرکس که خدا خیرخواه او باشد، محبت حسین(ع) و زیارت اش را در دل او قرار می دهد و "من اراد الله به السوء قذف فی قلبه بغض الحسین و بغض زیارته"؛ هرکسی که خدا بدخواه او باشد کینه و خشم حسین و خشم زیارتش را در او قرار می دهد.
یاد، نام و زیارت حسین(ع) می تواند کوی معراج باشد. درباره زیارت عاشورا آمده است: هرکس که امام حسین(ع) را در روز عاشورا زیارت کند "وجب له الجنه" بهشت بر او واجب می شود.نقل شده انسان وقتی به زیارت امام حسین(ع) مشرف می شود به نورانیت می رسد، حجاب ها پاره شده و از بین می رود. همه اینها حکایت می کند که باید این مکتب احیاء شود.
وقتی عاشورا می شد حالت غم به امام صادق(ع) دست می داد و حتی برای سیدالشهداء مجلس روضه می گرفت و اشک می ریخت. افرادی در محضر امام، شعر می خواندند، مرثیه ثرایی می کردند و امام صادق(ع) می گریست. لذا آن حضرت نام و یاد حسین(ع) را احیا کرد. تربت حسین، دعای تحت القبه، اجابت دعا تحت القبه، شفاء در تربت و بسیاری از این روایاتی که به ما رسیده از امام صادق ع است؛ چرا؟ برای اینکه عاشورا باید زنده بماند و این مکتب باید احیاء شود.
اگر عاشورا زنده بماند، یعنی عقلانیت، معنویت، حکمت، وفاداری، ایثار و هر فضیلتی احیاء خواهد شد. عاشورا اگر زنده بماند انسان به معنای واقعی پیروی خود را از قرآن و عترت نشان می دهد. عاشوار وقتی که زنده بماند یعنی اسلام ناب زنده است. اگر عاشورا زنده بماند، یعنی مقابله با ستم؛ و مقابله با زر و زور و تزویر زنده است؛ احیای عاشورا یعنی تقابل با اسلام های ابزاری، با اسلام اشرافی، مقابله با تبعیض و بی عدالتی. وقتی که عاشورا زنده بماند یعنی عدالت زنده خواهد ماند. از این جهت عاشورا می تواند برای ظهور حضرت ولی عصر سلام الله علیه مقدمه باشد که آن حضرت می فرماید "انا املأ الارض قسطا بعد ما ملئت ظلما و جورا"
از خداوند بزرگ می خواهیم که به همه ما توفیق دهد تا بتوانیم از عاشورا به معنای درست کلمه درک داشته باشیم و از مکتب امام صادق(ع) به معنای دقیق کلمه بهره مند شویم.
این جمله را هم عرض کنم که امام صادق(ع) برخی از روضه ها را می خواندند و از ایشان نقل شده که: جایی که اباعبدالله(ع) خسته شد، تنها بود یک لحظه استراحت کرد؛ سنگ را پرتاب کردند و برای اینکه با پیراهن خون ها را پاک کند، تیر سه شعبه آمد.
خدایا ما را توفیق بده تا بتوانیم این مکتب را به درستی بفهمیم و درک کنیم . پروردگارا به همه ما توفیق بده که این مسیر را بشناسیم و در این مسیر حرکت کنیم و ان شاء الله حشر ما با پیامبر و آل پیامبر علیهم السلام باشد و بتوانیم از برکات وجودی مکتب امام صادق(ع) خصوصا در احیاء نهضت و نام و یاد حسین(ع) بهره مند شویم و استفاده کنیم.
و السلام علینا و علیکم و رحمه الله و برکاته
گفتنی است همایش بینالمللی نهضت حسینی در مکتب امام صادق(ع) به همت ستاد فرهنگی اربعین، روز سهشنبه ۲۷ خردادماه، از ساعت ۱۷ تا ۲۰ به صورت مجازی در مؤسسه رواق تاریخ و اندیشه معاصر برگزار شد.
موضوعهای مطرح در این همایش شامل؛ سیره و راهبرد امام صادق(ع) در احیا و بزرگداشت نهضت امام حسین(ع)، مهندسی فرهنگی گفتمان عاشورا در مکتب امام صادق(ع)، ساخت نظام معرفتی نهضت امام حسین(ع) در مکتب امام صادق(ع)، فرهنگ زیارت و عزاداری حضرت سیدالشهدا(ع) در مکتب امام صادق(ع)، امام صادق(ع) و اربعین حسینی، پیوند نهضت امام حسین(ع) با نهضت فرهنگی و علمی امام صادق(ع) و فرصتها و ظرفیتهای عصر امام صادق(ع) و نهضت امام حسین(ع) بود.
The Ahl al-Bayt World Assembly is an international non-governmental organization (INGO) that was established by a group of Shiite elites under the supervision of the great Islamic authority of the Shiites in 1990 to identify, organize, educate and support the followers of Ahl al-Bayt.