یکی از مراجع تقلید شیعیان در پیامی به کنگره بین المللی سبط النبی الاکبر امام حسن مجتبی(ع) تاکید کردند صلح امام حسن(ع) یا به عبارتی متارکه و آتش بس وی با معاویه را شاید بتوان یکی از دشوارترین مراحل سیر امامت در دنیای اسلام نامید.
آیتالله العظمی جعفر سبحانی در پیامی به همایش بینالمللی سبط النبی الاکبر امام حسن مجتبی(ع) گفتند: صلح امام حسن(ع) یا به عبارتی متارکه و آتش بس وی با معاویه را شاید بتوان یکی از دشوارترین مراحل سیر امامت در دنیای اسلام نامید.
متن پیام این مرجع تقلید به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
امام مجتبی، گل زندگی پیامبر (ص)
در آغاز سخن از پدید آورندگان این فضای روحانی که به عنوان تجلیل و تکریم از سبط اکبر، یعنی حسن بن علی(ع)، گل زندگی پیامبر برپا است، صمیمانه تشکر میشود.
شخصیتهای تاریخ ساز بر دو گونهاند:
گاهی شخصیتهایی تاریخ ساز عصر خود بوده و حرکتی در زندگانی خود پدید میآورند، امّا چون از صداقت و درستی برخوردار نمیباشند، مرگ آنان سبب بسته شدن پروندۀ زندگانی آنها میشود.
انسانهای والایی که دارای عواطف و فضائل انسانی بوده و بالأخص از عالم بالا مؤید بودهاند، حرکتها و امواجی را در زندگی بشریت پدید میآورند که هنوز به سیر خود در این دریای بی کرانه ادامه میدهند، هر چند به این زودی به ساحل نمیرسند. آنان همان پیامبران و اولیای الهی هستند که نمیتوان، برای شخصیت آنان، قالب گیری کرد و به صورت محدود، سخن گفت.
زندگانی حسن بن علی(ع) در عصر پیامبر و پس از وی در عصر خلفای سه گانه، آن گاه، در عصر خلافت ظاهری امیرمؤمنان، سپس در دوران خلافت کوتاه خویش، و پس از صلح با معاویه، هرکدام برای خود پژوهش خاصی میطلبد و تشریح آنها، در گرو نگارش موسوعه است، ما فقط به گوشههایی از زندگی آن حضرت، اشاره میکنیم.
نیمۀ ماه رمضان، آن گاه که دخت گرامی پیامبر، نخستین فرزند خود را تقدیم پدر بزرگوار کرد، غریو شادی، خانۀ نبوّت را فراگرفت. رسول خدا، شخصاً کام او را برداشت و او را «حسن» نامید و فرمود: هیبت و عظمت من، در فرزندم حسن بن علی تجلّی خواهد یافت. مورخان میگویند: آن حضرت، دارای وقار، هیبت و عظمت خاصی در برابر بینندگان بود.
پیامبر در دوران کودکی او به تکریم او میپرداخت. هر موقع حضرت حسن(ع) کنار سجادۀ پیامبر میآمد، پیامبر او را در بغل میگرفت و به نماز میایستاد و دربارۀ او و بردارش حسین(ع) چنین میگفت: «خدایا من این دو را دوست دارم، تو هم آنها را و هرکه آنها را دوست دارد، دوست بدار.
او کانون فضایل و مناقب بود و دشمن بر هیبت و وقار و عظمت و شجاعت، و دانش و سخاء، و حلم و بردباری او اعتراف داشت. او در جنگ صفّین، شجاعت خود را به نمایش گذاشت، و در مذاکره با خوارج، و گروههای مختلف، مظهر علم نبوی بود و در سخاء و بخشش او همین بس که سه بار همۀ داراییهای خود را با فقیران تنصیف کرد.
بیشترین سخنان مورخان، تحلیلگران، در قرن اخیر، روی صلح او با معاویه، متمرکز میشود. خوشبختانه، محققان اسلامی، در این قرن، پرده از حقیقت صلح و علل و پیامدهای آن برداشته، و حقّانیت او را در این صلح، به روشنی ثابت کردهاند و در این میان، کتاب صلح الحسن، تألیف مرحوم آل یاسین، از ارزش بالایی برخوردار است. علامۀ مجاهد سید شرف الدین عاملی، ضمن مقدمه ارزشمندی که بر این کتاب نوشته، چنین آورده است: صلح حسن یا به عبارتی متارکه و آتش بس وی با معاویه را شاید بتوان یکی از دشوارترین مراحل سیر امامت در دنیای اسلام نامید. این انقلابیترین نرمش تاریخ، و تحمل رنج طاقت فرسای آن، که هیچ کس جز پسر علی، آن هم توسط درک عالیترین درجات ایمان قادر به انجامش نبوده و نخواهد بود، همواره بحث انگیز و سوال آفرین بوده است، و متأسفانه غرض ورزان به قلم غرض، و جاهلان به دیدۀ جهل، این شگرد ایمانی را در پردۀ تحریف و ابهام پیچیدهاند.
امامان همگی، مظهر تقوی و روش هستند، تقوی در همگیشان مشترک، و روش در تمامیشان متفاوت است. روش علی در دو مرحلۀ: سکوت و خروش، راهگشای امت میگردد. شیوۀ حسن در مرحلۀ اولِ روش پدر، و راه حسین در مرحلۀ دومِ آن شکل میگیرد. علی بی سکوت، خروش و شهادتی هشدار دهنده و حیات بخش نمیداشت، فریاد و جانفشانی حسین نیز بدون صلح برادر، این چنین در تاریخ به ثبت نمیرسید.
در هر حال ریحانه رسول خدا پس از آن که ناخواسته به صلح تن داد، و به معنی دقیقتر، صلح بر او تحمیل شد، کوفه را به قصد مدینه ترک کرد و در طول اقامت خود در مدینه، به تربیت انسانهای مؤمن، و بیان حقایق و معارف اسلام پرداخت و عملاً چهرۀ کریه معاویه و اهداف پلید او را برای امّت، روشن کرد. در پایان، درود بی پایان خود را به روح پاک آن امام همام فرستاده و میگویم: سلام الله علیه یوم وُلد و یوم استشهد و یوم یُبعث حیّاً
المجمع العالمي لأهل البيت عليهم السلام، منظمة غير حكومية وعالمية شيعية تعنى بنشر معارف أهل البيت عليهم السلام وترسيخ الوحدة الإسلامية والعمل على اكتشاف وتنظيم أتباع العترة الطاهرة (ع) وتعليمهم ودعمهم.
أنشئت المنظمة علي يد نخبة من الشيعة ويشرف عليها الولي الفقيه والمرجعية الشيعية العليا.
قد قامت المنظمة منذ تأسيسها بدور إيجابي في المستوي العالمي في ترسيخ أسس الوحدة بين مختلف المذاهب الإسلامية.