نویسنده کتاب بانوان شیعه در گفت‌وگو با ابنا: کتاب بانوان شیعه به دنبال نشان دادن تعامل اهل بیت(ع) با زنان است/ سهم تأثیر بانوان شیعه در نشر تشیع، قابل ملاحظه می‌باشد

نویسنده کتاب بانوان شیعه گفت: یک تفاوت مهم کتاب من با کتاب های دیگر، نشان دادن تعامل ائمه معصومین(ع) با زنان شیعه است. من در بخشی از کتاب صراحتا به این مطلب پرداخته‌ام که اصلی‌ترین عاملی که به رشد شخصیت زنان شیعه و هویت آن‌ها کمک کرد، خود ائمه معصومین(ع) بودند.

کتاب بانوان شیعه به دنبال نشان دادن تعامل اهل بیت(ع) با زنان است/ سهم تأثیر بانوان شیعه در نشر تشیع، قابل ملاحظه می‌باشد

به گزارش پایگاه رسمی اطلاع‌رسانی مجمع جهانی اهل بیت(ع) ـ نقش زنان در ابعاد گوناگون علمی, اجتماعی, فرهنگی و سیاسی تاریخ شیعه به عنوان ادامه دهنده و تجلی اسلام راستین پس از انحرافات به وجود آمده در ساختار رهبری و حکومت اسلامی بعد از پیامبر (ص), اهمیت ویژه ای دارد.

بانوان شیعه با الهام از آموزه های مذهبی و فرهنگی مکتب تشیع و با توجه به جایگاه تعیین کننده خود در تربیت افراد در تثبیت، تعمیق علوم اسلامی و اشاعه فرهنگ شیعی تاثیر گذار بوده و در برخی مراحل سرنوشت ساز شدند.

کتاب «بانوان شیعه؛ جایگاه و نقش فرهنگی و سیاسی بانوان شیعه از عصر امام صادق(ع) تا پایان غیبت صغری»  از کتاب هایی است که طی هفته های اخیر روانه بازار نشر کتاب کشور شد و در این کتاب از جلوه‌های نقش‌آفرینی بانوان شیعه در صحنه اجتماع و تأثیرهای فرهنگی آنان پرده برداشته و ضمن ارائه الگویی درست از حضور اجتماعی، فرهنگی و سیاسی زنان، ابعاد گوناگون نقش خطیر این بانوان در پایایی مکتب تشیّع اثناعشری نشان داده شده است.

«سعیده رحیمی» نویسنده کتاب «بانوان شیعه؛ جایگاه و نقش فرهنگی و سیاسی بانوان شیعه از عصر امام صادق(ع) تا پایان غیبت صغری» در گفت‌وگو با خبرگزاری اهل‌بیت(ع) به چگونگی تدوین این کتاب، ویژگی های متمایز کتاب بانوان شیعه در مقایسه با کتاب های دیگر، ضرورت نگاهی دوباره به نقش بانوان در تاریخ تشیع و اهمیت تلاش برای معرفی این نقش به جامعه امروز، پرداخته است:

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

به کوشش: مهدی حلفی

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

ابنا: ایده‌ی تألیف کتاب بانوان شیعه چگونه به ذهن شما خطور کرد؟

زمانی یکی از بانوان اساتید خانم به این مطلب اشاره کردند که نقش زنان در ایان آغازین غیبت صغری بسیار پیچیده و مهم است، ولی تا کنون هیچ کتاب و پایان نامه ای در این باره نوشته نشده است. آن زمان ایده این کتاب در ذهن من شکل گرفت و هنگامی که سال 1390 کار پایان نامه را آغاز کردم، این موضوع را با اساتید دانشگاه باقرالعلوم که در حال تحصیل مقطع ارشد در آنجا بودم در میان گذاشتم. سرانجام با رای و نظر اساتید طرح پایان نامه با موضوع بررسی نقش بانوان شیعه در دفاع از باورهای شیعی از  عصر امام صادق تا پایان غیبت صغری به تصویب رسید. چرا که از این دوران، تکون و تشخص تشیع به عنوان یک مکتب فکری شکل می گیرد.

به نقش زنان در صدر اسلام، جنگ‌های امیرالمؤمنین(ع) و یا واقعه‌ی عاشورا به صورت جسته و گریخته پرداخته شده، ولی پرداختن به این نقش به صورت منسجم از عصر امام صادق(ع) به بعد تقریبا رها گردیده و به نحوی نقش زنان در این تاریخ گم بود، به همین دلیل به این قضیه پرداختم. خود مسئله‌ی هویت و نقش زن هم برای من خیلی موضوعیت داشت. در حدود 20 سال است که روی این موضوع متمرکز هستم و نقطه‌ی ثقل پژوهش‌ها و کارهایی که انجام داده‌ام، بحث نقش زنان و هویت و شخصیت زنان در اسلام بوده است و به همین دلیل، این موضوع را به این شکل کار کردم.

ابنا: پرداختن به یک موضوع تاریخی در قالب یک کتاب در عصر فعلی چه موضوعیتی دارد؟

باید این نکته را مدنظر داشته باشیم که هویت هر انسانی چه هویت زنانه و چه هویت مردانه در هر جامعه‌ای در بستر تاریخ آن جامعه شکل می‌گیرد. وقتی ما حرف از معنای هویت می‌زنیم، هویت یعنی این «من کیستم؟» دارای ریشه در گذشته‌ی هر فرد است. هویت زنان امروز جامعه‌ی ما هم ریشه در تاریخ آن‌ها دارد. این‌ که آنها چقدر بتوانند نقش خودشان و حوزه‌ی تأثیرشان در عرصه‌ی اجتماعی، خانوادگی، سیاسی و تمام عرصه‌ها را خوب فهم کنند، بستگی به آن خودباوری دارد که از این نقش در طول تاریخ به دست آوردند.

با توجه به گفتمان‌های معارضی که الان شکل گرفته، مخصوصا با توجه به گفتمان مدرن و فمنیسم، تصور بعضی از افراد شاید این باشد که برای ورود به عرصه‌های اجتماعی ناگزیر از این هستیم که در این فضای فکری حرکت کنیم. در حالی که ما به خوبی می‌توانیم اثبات کنیم که بر مبنای گفتمان اسلام و به ویژه گفتمان تشیع، زنان یک هویت ویژه و مستقلی دارند. ادعای ما این است که در گفتمان تشیع، زنان دارای یک هویت برجسته‌تری هستند و این‌که این هویت را چطور به دست آورده‌اند و چطور بتوانند تأثیر خودشان را از خانواده به سایر عرصه‌های اجتماعی بکشانند اهمیت زیادی دارد و می تواند اطلاعات راهبردی در خصوص خودباوری زنان نسل امروز ما و این که آن‌ها در کجای جامعه شیعی می‌توانند نقش‌آفرین باشند در اختیار ما قرار بدهد.

ابنا: کتاب شما با عنوان بانوان شیعه چه تفاوتی با کتاب های دیگر در این حوزه دارد؟

یک تفاوت مهم کتاب من با کتاب های دیگر، نشان دادن تعامل ائمه معصومین(ع) با زنان شیعه است. من در بخشی از کتاب صراحتا به این مطلب پرداخته‌ام که اصلی‌ترین عاملی که به رشد شخصیت زنان شیعه و هویت آن‌ها کمک کرد، خود ائمه معصومین(ع) بودند. زنان در سایه‌ی این تعامل رشد کرده‌اند و تلاش ائمه معصومین(ع) در رشد و تعالی شخصیت آن‌ها، مهم‌ترین عامل بود. ائمه معصومین(ع) به موازات این که دست به آزادسازی غلامان و کنیزان می‌زدند، گاهی کنیزانی را می‌خریدند و به محض این‌که متوجه می‌شدند این کنیزان دارای ذکاوت و هوش ویژه‌ای هستند، در عالم کردن آن‌ها تلاش می‌کردند، تربیت کنیزان توسط ائمه معصومین(ع) فقط آموزش آداب اسلامی نبود، بلکه علم و تفقه هم در آن وجود داشت. برخی از مادران ائمه معصومین(ع) کنیزانی بودند که هر کدام از خطه‌ای وارد سرزمین اسلامی شده‌اند و هر یک، داستان‌های متفاوتی داشتند، اما نکته‌ی مهم این است که امامان معصوم در عالم کردن و تفقه این‌ کنیزان در دین تلاش کردند و آن‌ها عالم شدند. همان‌طور که در صدر اسلام روایتی داریم که حضرت رسول(ص) یک یا دو روز در هفته را به آموزش علمی زنان اختصاص می‌دادند، در سیر تاریخ تشیع هم این دیده می‌شود که امامان معصوم به صورت خاص بر این قضیه تأکید داشتند.

ائمه معصومین(ع) بعد از این‌که زنان را در عرصه‌ی تفقه و علم توانمند می‌کردند، سعی داشتند که آن‌ها را به جامعه‌ی خودشان بشناسانند. مثلا شخصی خدمت امام صادق(ع) رسید و یک سؤال فقهی در مورد کیفیت حج فرزند و طفل پرسید، سؤال زنانه ای نبود، اما امام معصوم، او را سوق داد به این که، همسرش را به خانه امام بفرستد و جواب را از حمیده همسر امام صادق(ع) بگیرد. یک بُعد این گزارش تاریخی به معنای معرفی شأنیت فقهی بانو حمیده به دیگران است. ائمه معصومین(ع) می‌خواستند این گونه بانوان به علم یا تقوا شناسانده شوند. همچنین روایاتی از ائمه‌ی معصومین(ع) در معرفی زنان‌شان نقل شد، مانند این‌که فلان بانو مثل طلا پاک و مبرّا است و روایاتی که از این دست وجود دارند، به همین منظور است. ائمه معصومین(ع) از رسانه‌ی زمان خودشان برای شناساندن شخصیت بانوان شیعه و هویت آن‌ها استفاده کردند.

تفاوت کار من با عنوان کتاب بانوان شیعه با کارهای قبلی در این حوزه، این است که کارهای قبلی به نوعی فقط معرفی صرف بانوان شیعه و دادن اطلاعات آماری بود، در حالی که من در کار خودم به آن صورت آمار نداده‌ام و معرفی بانوان شیعه در این کتاب، چارچوبی دارد که آن چارچوب، مهم است، گونه‌های مختلف نقش بانوان شیعه در عصر ائمه معصومین(ع) در این کار، پژوهش شده و عرصه‌ها و اهمیت آن و تعامل و ارتباطش با امام معصوم نمایان‌تر گردیده است.
 
ابنا: چرا به جای صرف وقت زیاد برای نگارش کتاب در خصوص بانوان شیعه، محتوای این کتاب را در قالب های دیگر منتشر نکردید؟

به نظر من هر کدام جایگاه خودش را دارد و این کتاب به نوعی می‌تواند مرجع خیلی از نگارش‌های خرد قرار بگیرد. من با یکی دو رمان‌نویس صحبت کردم و آنها تأکید داشتند که رمانی را خودم بنویسم و گفتم که من فرصت نمی‌کنم. ولی این کتاب می‌تواند موضوع چندین رمان نوجوان باشد و یا می‌توانیم بحث‌های تاریخ جنسیت مثل تاریخ دختران، تاریخ مادران یا تاریخ زنان را از این کتاب استخراج کنیم. به عنوان مثال اگر تاریخ دختران را در نظر بگیرید، نمونه‌هایی در این کتاب یا منابع دیگر ذکر شده‌اند که بانوی شیعه ای در نقش دختر خانواده انواع فعالیت‌های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی را داشته است و این موارد ذکر شده می‌تواند زمینه‌ای برای پژوهش‌های بعدی باشد.

اشکال کار مختلف است. شاید کل کتاب بانوان شیعه توسط هر مخاطبی خوانده نشود، ولی می‌توان بخش‌هایی از این کتاب را گرفت و از آن، یادداشت‌های خرد یا رمان و این موارد را استخراج کرد. تک‌نگاری یا قصه‌های خردی که می‌توان از کتاب بانوان شیعه درآورد به نظرم خیلی اهمیت دارد. در این کتاب، چند تا سوژه آمده است که این‌ سوژه ها، ظرفیت تولید فیلم و حتی سریال و نگارش رمان را دارند. مثلا سیده نفیسه، عروس امام صادق(ع) وارد مصر می‌شود و در آنجا کرسی درس و علم تشکیل می‌دهد و یا بانویی مثل حبّابه‌ی والبیه، عمر طولانی داشت و به معجزه‌ی امام جوان شد، ما این را فقط در داستان حضرت یوسف(ع) و زلیخا شنیده‌ بودیم، در حالی که این اتفاق بدون آن ماجرای عشقی برای حبّابه‌ی والبیه پیش آمد و این بانو، حدود 7 یا 8 امام را درک کرد، او از معمّرین بود که دارای قصه بسیار جالبی است.

ابنا: چرا تحقیقات علمی کمی در خصوص نقش زنان زنان در تاریخ اسلام انجام شده است؟

این به خاطر پیش‌زمینه‌ی ذهنی این‌چنینی است که تصور غالب ما و حتی تصور غالب اهل علم و پژوهش این است که زنان نقش خاصی در تاریخ اسلام نداشتند و ما از وجود مقدس حضرت زهرا(س) و حضرت زینب(س) و یکی دو شخصیت بارز دیگر که بگذریم، دیگر زن شاخصی را در تاریخ اسلام نداریم. تصور غالب این است و من بارها این را در مجامع علمی مشاهده کردم که زمانی که گفتم ما به حدود 80 بانوی شیعه دست یافتیم که نقش‌های مختلفی فقط در این دوره داشته اند، همه تعجب کردند و این به خاطر، ناآگاهی از این حیطه است.

به نظرم این‌که زنان در تاریخ صدر اسلام بعد از حکومت امیرالمؤمنین(ع) به طور مشهودی کنار رفتند، به خاطر غلبه‌ی گفتمان تسنن بوده است و اتفاقا تا حکومت امیرالمؤمنین(ع)، حضور خیلی متفاوت‌تر و برجسته‌تری از زنان حتی در صحنه‌ی سیاست داشتیم و در عصر نبوی(ص) هم این‌طور بوده و هم در دوران حکومت امیرالمؤمنین(ع) به آن صورت است. اما به خاطر نگاهی که برخی از صحابه به شخصیت زن داشتند و به نحوی نتوانسته بودند تمام آن عقاید جاهلی را کنار بزنند و آن عقاید بعد از رحلت پیامبر(ص) دوباره خودش را نشان داد، زنان پس از عصر نبوی به حاشیه رفتند و وضعیت آن‌ها متفاوت از عصر خود پیامبر(ص) شد تا این‌که حکومت امیرالمؤمنین(ع) شکل گرفت و باز این نقش بانوان در جامعه، بازیابی شد. حکومت امیرالمؤمنین(ع) بیش‌تر از چهار سال و اندی نبود و بعد از آن باز هم زنان در صحنه‌ی سیاسی، کنار رفتند. ولی از آن طرف تلاش ائمه معصومین(ع) برای رشد و تعالی شخصیت بانوان در جامعه‌ی شیعی همچنان ادامه داشت.

این‌که حتی ما در ادوار بعدی هنوز یک مقدار نقش زنان را کمرنگ می‌بینیم به خاطر غلبه‌ی این ساختار سیاسی است. این ساختار هم‌چنان وجود داشت و حتی ما وقتی حکومت‌های شیعی را در ادوار بعدی داریم، این حکومت‌ها هم هم‌چنان بر گفتمان تسنن سوار بودند، یعنی مطابق گفتمان تشیع شکل نگرفتند، فقط افراد آن‌ها شیعه بودند و ما همچنان در واقع نقش و حضور بانوان را در آن  حکومت‌ها، کمرنگ‌تر داریم. به نظرم گفتمان ائمه معصومین(ع) و تلاشی که این ائمه اطهار در این دوران در قبال بانوان داشتند، خیلی حائزاهمیت است و برای ما بیانگر این است که جایگاه زنان در گفتمان تشیع، جایگاه ویژه‌تری است.

ابنا: چرا پرداخت تاریخی به جایگاه بانوان در تاریخ اسلام رنگ و بوی کلیشه به خود گرفته است؟

علتش این است که نگاه ما به تاریخ بر مبنای یک نگاه نظام‌مند شکل نگرفته است. یعنی ما معمولا تاریخ را از ورای داده‌های خرد می‌بینیم، در حالی که تاریخ، مبنایی برای خودش دارد و اگر بر اساس آن مبنا دیده شود، انسجام آن به دست می‌آید و این داده‌ها رنگ می‌گیرند. شما نگاهی که اکثر شیعه‌پژوهان به عرصه‌ی زندگی ائمه معصومین(ع) داشتند را با نگاهی که مقام معظم رهبری در این خصوص دارند مقایسه کنید. رهبر انقلاب از یک افق و نگاه برتر که تلاش برای تشکیل حکومت اسلامی و جامعه‌سازی است به این قضیه نگاه کردند و ایده‌ی انسان 250 ساله را دادند. ایشان با این ایده، راهبردی‌ترین و بهترین تصویری از زندگی ائمه معصومین(ع) را ارائه دادند. من دانش آموخته رشته تاریخ اسلام تا قبل از ایشان هیچ تحلیلی که بتواند من را در خصوص زندگی ائمه معصومین(ع) اقناع کند، پیدا نکرده بودم. همه‌ی تحلیل‌های پیش از این به نوعی برای انسان سؤال‌برانگیز می‌شد که چرا امام معصوم در اینجا، این گونه عمل کرد و در آنجا، آن کار را انجام داد؟ ولی مقام معظم رهبری با ایده انسان 250 ساله، یک تحلیل کاملا متفاوت و راهبردی ارائه دادند. به نظرم، این نگاه خیلی مهم است که در مسائل زنان و در برخورد با اسوه‌های زنان در تاریخ اسلام، آن‌ها را افراد جامعه‌ساز ببینیم و یا این‌که آن‌ها را شخصیت‌های خردی ببینیم که به فراخور شخصیت خودشان در جاها و عرصه‌های مختلف، نقش‌آفرینی کرده‌انداگر این نگاه جامعه‌سازی را داشته باشیم، به نظرم یک تحلیل‌های دیگری بیرون می‌آید.

به عنوان مثال حضرت معصومه(س) از مدینه به ایران، تنها نیامدند، بلکه با خانواده و قافله‌ای آمدند و و مسیر را به این شکل انتخاب کردند. بعضی‌ها این حرکت را صرفا در حد دلتنگی نسبت به برادر می‌بینند. این نگاه کجا و این‌که ما این سفر را یک حرکت نمادین سیاسی در مخالفت با نظام حاکم ببینیم. اگر چنین نبود چرا باید در ساوه جنگ می‌شد و جمعی از افراد خانواده‌ی ایشان به شهادت می‌رسیدند؟ و در اثر سمی که روایت آن هم نسبتا مستند است، حضرت معصومه(س) در سن جوانی از دنیا بروند. این مرگ قطعا مرگ طبیعی نبود. پس این یک حرکت است. یعنی دختران امام موسی بن جعفر(ع) به مثابه یک مبارز سیاسی عمل کردند و این حرکت را آغاز نمودند. ما بقیه‌ی مقاطع زندگی دختران موسی بن جعفر(ع) را هم می‌توانیم در این لایه ببینیم.

ابنا: شما در کتاب بانوان شیعه چه کار کردید تا بتوانید به زبان عامه مردم بنویسید که مخاطبان بیشتری این کتاب را بخوانند؟

من سعی کردم از قلم روانی در کتاب بانوان شیعه استفاده کنم، اما چون می‌خواستم سطح پژوهشی اثر حفظ شود، تنگنای قلم پژوهشی هم برای من وجود داشت. تا جایی که امکان داشت سعی کردم که قلم روانی در کتاب، داشته باشم ولی ممکن بود اگر مطالب کتاب به صورت داستانی نقل می‌شد برای عامه جذابیت بیشتری پیدا می کرد، ولی من تأکید داشتم که این کار رفرنس پژوهشی برای آثار بعدی باشد، چون خلاء در این عرصه، وجود دارد. خیلی از آثاری که در زمینه‌ی بانوان داریم به شکلی نیست که بتوانند مرجع ارجاع پژوهشی قرار بگیرند و ما در پژوهش هم دچار مشکل می‌شویم. به همین خاطر می‌خواستم حتما سطح پژوهشی اثر حفظ شود و در واقع آن بُعد نقش‌پژوهی و آن بُعد بیرون کشیدن این داده‌ها و سامان دادن آن‌ها در کتاب برای من اولویت اول بود.

ابنا: نام بسیاری از شخصیت های ذکر شده در کتاب بانوان شیعه برای عامه مردم و حتی خواص جامعه ناشناس است، دلیل چیست؟

زمانی که تشیع وارد لایه‌ی تقیه می‌شود، یک برجستگی خاصی در نقش زنان داریم. این اتفاق نه تنها در تاریخ اسلام، بلکه حتی در تاریخ انقلاب هم به طور ویژه افتاد. یعنی در زمانی که انقلابیون خواستند تشکیلات‌شان را به صورت پنهان و دور از نگاه ساواک پیش ببرند، زنان نقش کمک‌کننده ای داشتند، چون می‌توانستند از بستر خانواده و فعالیت‌های خانگی، بزرگ‌ترین فعالیت‌های سیاسی و یا فرهنگی و یا اجتماعی را رقم بزنند. این اتفاق با یک نقشه‌ی راه منسجم و هماهنگی در زمان امام حسن عسکری(ع) افتاد و بانوان خانه‌ی امام حسن عسکری(ع) اصلی‌ترین نقش را در دفاع از تشیع و اثبات وجود امام مهدی(عج) و در حفظ جان ایشان ایفا کردند و این مساله دارای اهمیت زیادی است. اکثر مردم، اطلاع ندارند که تشیع از گرده‌ی نقش‌آفرینی چند خانم گذر کرد و به نسل بعدی رسید.

نمی‌خواهم نقش آقایانی که در این برهه بودند را نادیده بگیریم، ولی می‌خواهم بگویم که گویی یک برنامه‌ریزی وجود داشت که یک‌سری نقش‌های پیدایی به آقایان و یک سری نقش‌های پنهانی به خانم‌ها داده شود که این اعتقاد برای حفظ اصل این کتاب بماند. شیعیان تا قبل از امام مهدی(عج) حتی از ورای پرده، ولی به‌هرحال امامی را موجود و حاضر می‌دیدند، ولو که از پشت پرده با او سخن می‌گفتند، ولی حضور داشت. اما شیعیان پس از شروع دوران  غیبت یک‌دفعه با امامی مواجه شدند که نمی‌دانستند کجاست، این امام را ندیده‌ و فقط نام ایشان را شنیده‌ بودند. این حیرت را چه کسی از بین برد؟ نقش اساسی که بانو حکیمه و بانو حُدِیث در رفع حیرت از شیعیان بحران‌زده و حیرت‌زده‌ی آن دوران داشتند، حائزاهمیت است و بزرگانی از تشیع به این بانوان رجوع کردند و گفتند که؛ شیعه به چه کسی پناه برد؟ عبارت روایت عبارت جالبی است: «إِلَى مَنْ تَفْزَعُ»؛ شیعه به چه کسی پناه ببرد؟ بانو حکیمه می‌گوید: به جدّه. یعنی به مادر امام حسن عسکری(ع) که حُدِیث بودند. می‌گویند: شما چطور ما را به پیروی از امامی فرامی‌خوانید که ما را به زنی پناه می‌دهد؟ بانو حکیمه می‌گوید: به امام حسین(ع) اقتدا کنید که در آن دوران خاص بعد از شهادت، حضرت زینب(س) این نقش را بر عهده گرفت. نقش بانو حُدِیث و حضرت زینب(س) به نحوی با هم برابری می‌کند. این‌ها نکاتی است که معمولا مغفول مانده و به این شکل در این سطح مهم و وسیع و اثرگذار به آن پرداخته نشده است. روایت بانو حکیمه از ولادت و مراحل رشد امام زمان(عج) و تصدیق به امامت ایشان، مهم ترین روایت در تصدیق امر امامت امام زمان(عج) در اسناد شیعی است.
 
ابنا: آیا ائمه معصومین(ع) در تربیت بانوان، تفاوتی بین آنها قائل می شدند؟

ائمه معصومین(ع) در تربیت بانوان، ظرفیت‌های وجودی هر فردی را در نظر می‌گرفتند، فارغ از این‌که او کیست. در حالی که رشد اجتماعی در جامعه‌ی آن زمان، منحصر در اصالت جایگاه خانوادگی بود، اما در گفتمان ائمه معصومین(ع) این‌طور نبود. زنی که کنیز بود، در شأنیت جامعه‌ی آن روز، داشتن هیچ اظهارنظری برای خودش قائل نبود. اما گاهی ائمه معصومین(ع) کنیزی را می خریدند که صرفا او را عالم کنند، مثل حُسنیه که موسی بن جعفر(ع) این کنیز را صرفا به خاطر ذکاوتش می‌خرند تا او را عالم کنند. حالا این نگاه ائمه معصومین(ع) را با نگاه طبقاتی حاکم بر جامعه آن روز مقایسه کنید.

هدف اصلی ائمه معصومین(ع) از خریداری غلام و کنیز این بود که با عالم کردن و آزاد کردن و شخصیت دادن به آن‌ها، هم هویت و هم سطح اجتماعی این افراد را متحول کنند. بانویی مثل حُدِیث هم کنیز بود، ولی به جایی می‌رسد که شیعه به او پناه برد. این چقدر رشد برای او به همراه داشت و امام معصوم، اصلی‌ترین عامل را در اینجا ایفا کرد. گاهی هم شاهد بودیم که امام معصوم، یک زن را وصی خودشان قرار می‌دادند، مثلا همسر امام صادق(ع)، وصی ایشان بود. امام صادق(ع) در وصیت‌نامه‌ای، نام 6 نفر را به عنوان وصی بعد از خودشان ذکر کردند، چون بیم جان امام موسی بن جعفر(ع) را داشتند و در این وصیت‌نامه نام همسرشان را هم نوشتند. این نشان دهنده‌ی این است که این بانو، جایگاه اجتماعی ویژه پیدا کرده که نامش در وصیت نامه امام معصوم ذکر شده است و گرنه اگر صرفا کنیز خدمتکار و خدمتگزار گوشه‌ی خانه بود، قطعا ذکر نام او اهمیتی نداشت. ائمه معصومین(ع) با اقداماتی این گونه می‌خواستند بگویند که در رشد شخصیت افراد به استعدادها و توانمندی‌ها و تلاشی که خودشان می‌کنند برمی‌گردد، فارغ از این‌که پدران و خانواده‌شان چه جایگاه و منصبی داشته باشند.

ابنا: آیا در میان مادران ائمه معصومین(ع)، کنیزانی هم وجود داشتند؟

برخی از مادران ائمه معصومین(ع) از کنیزانی بودند که نه تنها عرب نبودند، بلکه از کشور دیگری آمده بودند، به عنوان مثال حمیده، مادر امام موسی بن جعفر(ع)، اندلسی بود و به احتمال زیاد سیاه‌پوست است. در مورد امام زمان(عج) داریم که مادر ایشان شاهزاده روم بودند، ولی بعضی از مادران ائمه معصومین(ع)، این‌طور نبودند و مثلا در حد دختر رئیس قبیله‌ی آفریقایی بودند و بیشتر از این نبودند. گاهی امام معصوم، همسر علوی هاشمی صاحب منصبی داشت، اما این همسر مادر امام معصوم نشد. مثلا ام احمد مادر حضرت شاهچراغ(ع) بانوی برجسته‌ای بود که ودایع امامت نزد او بود و این بانو دفاع ویژه ای از امام رضا(ع) در جریانات اختلافات امامت بعد از شهادت امام موسی جعفر(ع) کرد و ودایع امامت را به امام رضا(ع) تحویل داد، ولی تقدیر بر این قرار گرفت که امام بعدی از این بانو متولد نشود. این‌ها حکمت‌های مختلفی دارد و ما نمی‌توانیم ادعا کنیم که به همه‌ی این حکمت‌ها دست یافتیم.

ابنا: بانوان شیعه از چه شیوه‌هایی برای نشر تشیع استفاده کردند؟

یک شیوه‌ی مهم، روایت حدیث بود. رسانه‌ی آن زمان حدیث بود. یعنی بیان، رسانه‌ی عرب به شمار می رفت و گفتمان روایی غالب بود. با این‌که کتابت حدیث، مدتی منع شد، باز این سنت از بین نرفت و هم‌چنان، بیان جایگاه ویژه‌ای داشت. لذا در اینجا هم یک کار مهمی که بانوان شیعه انجام دادند، همین بحث روایت حدیث است. این‌که این بانوان، اقوال و احادیث ائمه معصومین(ع) را نشر دادند، خیلی مهم است و آثاری مثل محدثات شیعه و یا بانوان راوی حدیث به آن پرداخته‌اند.

نکته‌ی دیگر نقشی است که آن‌ها در تعاملات اجتماعی داشتند، و برای همگرایی شیعیان تلاش می‌کردند. مثلا، همسر و مادر امام صادق(ع) - طبق گفته‌ی روایت - اوقاتی را برای این صرف می‌نمودند که به امور شیعیان بپردازند. یعنی اگر کسی از شیعیان بیمار می شد، به عیادت او می رفتند، اگر مشکلی بود، مشکلی را برطرف کنند.

چند نمونه از بانوان عارف را در کتاب بانوان شیعه معرفی کرده‌ایم که این بانوان، گرایشات شیعی داشتند، همه‌ی آن‌ها، دارای نقش اجتماعی خاصی هم بودند و در شهر و منطقه و جامعه‌ی خودشان، منشأ یک‌سری تحولات و یا منشأ یک‌سری نقش‌ها شدند. مثلا اطعام مساکین را در حد خیلی وسیع داشتند و یا حتی دارای کرسی درس در زمان خود بودند، چیزی که هنوز در زمانه‌ی ما مرسوم نیست که یک بانویی با سطح علمی بالا برای طلاب درس بگوید. ولی این اتفاق در زمان امام صادق(ع) افتاد و بانو نفیسه در مصر، کرسی داشت و شخصی مثل امام شافعی در مجلس درس بانو نفیسه حاضر شد. بانو نفیسه به لحاظ علمی شخصیت بزرگی بود و وفیات الاعیان ابن خلکان این قضیه را ذکر کرد که امام شافعی از مجلس درس بانو نفیسه بهره‌مند شد.

ابنا: آیا بدون حضور بانوان شیعه امکان نشر تشیع به این گستردگی وجود داشت؟

من نمی‌خواهم ادعا کنم که اگر این بانوان نبودند امکان نشر تشیع به هیچ وجه نبود. ولی قطعا بانوان شیعه در این زمینه، تأثیر ویژه‌ای داشتند. مثلا سهم قابل توجهی از تشیع در مصر مرهون حضور سیده نفیسه و بانوانی است که بعد از ایشان وارد مصر شدند و این خانم‌ها هم اکثرا هاشمی و سادات بودند. اگر تشیع قم را در نظر بگیریم، درست است که سابقه‌ی تشیع قم قبل از حضور حضرت معصومه(س) بود، ولی قطعا حضور این بانو در بسط و گسترش تشیع در منطقه‌ی ری و قم موثر بود. می‌خواهم بگویم که سهم تأثیر بانوان شیعه در نشر تشیع، قابل ملاحظه است.

ابنا: اگر نکته‌ی دیگری باقی مانده و می‌خواهید بیان کنید بفرمایید.

اندیشه‌ی اسلام و پس از آن اندیشه‌ی شیعی، زنان را از جاهلیت شعر «نَحْنُ بَنَاتُ طَارِق‏» که که زنان لشگر کفر در جنگ احد می‌خواندند به عرصه‌ی علم، تفقه و حضور اصیل اجتماعی کشاند. ما باید این مسئله را در نظر بگیریم و شکل شناساندن بانوان شیعه بر اساس سیره‌ی ائمه معصومین(ع) به نظرم خیلی حائزاهمیت است. این‌که امامان معصوم، این بانوان را بر اساس شخصیت‌هایشان به اصحاب‌شان شناساندند و برای معرفی آن‌ها تلاش کردند. بر خلاف جو رسانه‌ای امروز که زنان را بر مبنای وجوه ظاهری می‌شناساند، ائمه معصومین(ع) شخصیت و اصالت و حقیقت وجودی زنان را معرفی کردند.

نظر دهید

شما به عنوان مهمان نظر ارسال میکنید.

تماس با ما

موضوع
ایمیل
متن نامه
5+8=? کد امنیتی