عضو شورای عالی مجمع جهانی اهل بیت(ع)، روز دوشنبه ۲۴ فروردینماه 1399 در ادامه تفسیر سوره زخرف گفت: در آیه ۸۷ این سوره «وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَهُمْ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ فَأَنَّى يُؤْفَكُونَ» فرمود که اگر از مشرکان بپرسی که چه کسی آنان را خلق کرده، خواهند گفت خدا؛ آیه تأکید فرموده که پس چرا افک میکنند؟ و این تعبیر را هم با تأکید بیان کرده است.
آیتالله «مهدی هادوی تهرانی» افزود: در واقع خداوند از بحث توحید در خالقیت که مورد پذیرش کفار و مشرکین است، قصد دارد که به بحث مورد نظر خودش یعنی به توحید ربوبیت برسد؛ یعنی اگر میپذیرید که خالق شما خداست، باید قبول کنید مدیریت عالم هم به دست اوست.
هادوی تهرانی با بیان اینکه البته اینکه مدیریت عالم به دست خداست، به معنای نفی اختیار انسان نیست، تصریح کرد: من مطلبی را خطاب به روحانیون که تبلیغ دینی و فرهنگی دارند یا کسانی که فعال فرهنگی هنری و دستاندرکار ترویج امور ارزشی هستند، بیان میکنم و آن اینکه آیه مذکور قصد دارد روشی را در القای مطلب به مخاطب بازگو کند.
وی افزود: یعنی ما باید از نقطهای افراد را مورد مخاطبه قرار دهیم که مورد پذیرش آنان است؛ یک هنرمند و فعال فرهنگی باید پیام را از جایی شروع کند که مخاطب قبول دارد و به نقطهای که هدف اوست برساند، در غیر این صورت نمیتواند آن طور که میخواهد در دل مخاطب نفوذ کند.
هادوی تهرانی اظهار کرد: یک فعال فرهنگی، روحانی و فعال هنری باید مخاطب خود را بشناسد، یعنی اگر کسی میخواهد در یک روستا و قومی تبلیغ کند، باید به خصوصیات آن قوم و قبیله و روستا آشنا باشد. همچنین کسی که میخواهد تبلیغ بینالمللی و جهانی کند باید مخاطب جهانی را بشناسد تا بتواند در پیامش موفق باشد.
استاد حوزه بیان کرد: ممکن است یک سخنرانی و فیلم و اثر هنری و فرهنگی برای گروه و مردمی مفید باشد، ولی برای گروه دیگر تأثیرگذار نباشد.
استاد حوزه علمیه همچنین در ادامه تفسیر سوره مبارکه حدید با اشاره به آیه ۲۷ این سوره «ثُمَّ قَفَّيْنَا عَلَى آثَارِهِمْ بِرُسُلِنَا وَقَفَّيْنَا بِعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ وَآتَيْنَاهُ الْإِنْجِيلَ وَجَعَلْنَا فِي قُلُوبِ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُ رَأْفَةً وَرَحْمَةً وَرَهْبَانِيَّةً ابْتَدَعُوهَا مَا كَتَبْنَاهَا عَلَيْهِمْ إِلَّا ابْتِغَاءَ رِضْوَانِ اللَّهِ فَمَا رَعَوْهَا حَقَّ رِعَايَتِهَا فَآتَيْنَا الَّذِينَ آمَنُوا مِنْهُمْ أَجْرَهُمْ وَكَثِيرٌ مِنْهُمْ فَاسِقُونَ» تصریح کرد: گاهی در مورد این بخش از آیه که میفرماید «فَآتَيْنَا الَّذِينَ آمَنُوا مِنْهُمْ أَجْرَهُمْ»، سؤالی مطرح میشود که آیا خداوند همه مسیحیان را میبخشد و اهل نجات هستند؟ چون فرموده کسانی از مسیحیان که مومن باشند، اجر آنان عطا خواهد شد.
استاد حوزه علمیه بیان کرد: در پاسخ باید بگوییم که قرآن کریم در آیه ۱۱۹ مائده «قَالَ اللَّهُ هَذَا يَوْمُ يَنْفَعُ الصَّادِقِينَ صِدْقُهُمْ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ» تأکید دارد کسانی که صدق در قول و فعل دارند، مشمول رحمت الهی هستند؛ یعنی این افراد نباید مشرک باشند، لذا کسانی که به تثلیث اعتقاد داشته باشند، دارای شرک هستند و این اعتقاد، کفر است؛ البته برخی مسیحیان، تفسیری از تثلیث دارند که با توحید در تضاد نیست که اگر فردی چنین تفسیری داشته باشد، شرک نخواهد بود.
وی اظهار کرد: بنابراین همه مسیحیان مورد رضایت الهی و لایق ورود به بهشت نیستند و مراد از مومنان در آیه مذکور کسانی هستند که عقیده کفر و شرک نداشته باشند، زیرا شرک براساس آیات قرآن، گناه عظیمی است و خداوند آن را نمیبخشد.
هادوی تهرانی افزود: البته با ظهور اسلام، مسیحیت نسخ شده، لذا تا قبل از پیامبر(ص) کسانی که ایمان به عیسی(ع) داشتهاند، مشمول رحمت الهی هستند، ولی بعد از پیامبر دو وضعیت هست؛ اگر جاهل مقصر باشند، مشمول عنایت خدا نیستند، ولی کسانی که جاهل قاصر باشند، یعنی احتمال هم نمیدهند که حقانیت و حقیقتی غیر از عقیده خود آنان هم در عالم وجود دارد و به شرط اینکه در همان اعتقادشان مشرک نباشند، مشمول ایمان به خدا هستند.
وی تأکید کرد: در آیه ۱۱۶ سوره مائده، خداوند تعبیری مواخذهای از عیسی(ع) دارد که آیا تو گفتی که تو و مادرت خدا هستید و عیسی میگوید خدایا تو علم به همه چیز آشکار و پنهان داری و میدانی من چنین دستوری به مردم ندادهام؛ در آیه ۱۱۹ مائده هم تأکید فرموده است که مسیحیانی مشمول ایمان و بهشت الهی هستند که صدق داشته باشند که به تعبیر علامه طباطبایی شامل صدق در گفتار ور فتار است که شرک در رأس آن است؛ یعنی اگر اسلام آمد نباید باز به دین مسیحی باشند، مگر اینکه جاهل قاصر باشند وگرنه همه مسیحیان اهل نجات نیستند.
مجمع جهانی اهلبیت(علیهمالسلام)، به عنوان یک تشکل جهانی و غیردولتی، از طرف گروهی از نخبگان جهان اسلام تشکیل شده است. اهلبیت(علیهمالسلام) به این دلیل بعنوان محور فعالیت انتخاب شدهاند که در معارف اسلامی در کنار قرآن، محوری مقدس را که مورد پذیرش عامه مسلمین باشد، تشکیل میدهند.
مجمع جهانی اهلبیت(علیهمالسلام) دارای اساسنامهای مشتمل بر هشت فصل و سی و سه ماده است.